به وب سایت ما خوش آمدید
این سالن هیچ فعالیتی در زمینه همسریابی موقت یا دائم ندارد ،لطفا در این مورد تماس نگیرید

 عشق چیست؟

صفحه اصلی / مقالات / عشق /  عشق چیست؟

عشق چیست

روانشناسی عشق

كسانیكه به دیگران عشق می ورزند، با عشق ورزیدن، زندگی دیگران را با شادی، سرزندگی و فهم یا درك كه بخشی از وجود آنهاست، پر می كنند. زمانی كه همه این چیزهای خوب، زندگی فرد را در برگرفت، آن احساسات را بروز می دهد، شادی تولدی نو می بخشد كه می تواند بین هر دو آنها تقسیم شود. بنابراین با عشق ورزیدن، مردم به طور غیرارادی عشق را دریافت می كنند، ولو اینكه آنها با این قصد و غرض عشق نورزیده باشند.
 

عشق از نظر بیولوژی


فردی ممكن است روابط جنسی با شریکش داشته باشد و یک كشش قوی نسبت به او احساس كند. اما این کشش عشق نیست بلکه نتیجه ترشحات هورمون های جنسی در بدن اوست. در موارد زیادی یكی یا هر دو طرف در یافتن عشق ثابت و با دوام اشتباه می كنند. بی شك می دانیم كه چنین اشتباهاتی چه بهای گزافی دارد. در مقاله ای در سربرم، یك مغزشناس به نام دانافرم سه سیستم مرتبط با همسر، تولیدمثل و والدین را توضیح می دهد. این سیستمها شهوت، كشش و وابستگی نامیده شده است.

شهوت: راهی غریزی است كه آنقدر مرد و زن تحریك می كند. تا عمل جنسی بین آنها انجام شود.
كشش: این سیستم دو شریك را بطور شهوت آمیزی متمركز می كند تا تلقیح انجام گیرد. فیشر متوجه شد فرضیه سیستم كشش بعنوان راهی فردی است تا بهترین شریك را انتخاب و این تمركز را ادامه دهد. افراد كه فكر می كردند بطور ژنتیكی برترند ، و هنوز هم هستند، می توانند شریك زناشویی مطلوبی باشند.


وابستگی: این روش عاطفی (اصطلاح «عشق مهربان») بوجود آمده است تا زاد و ولد و حیات نسل ضمانت شود. منظور اصلی از افزایش سطح هورمونهای واسوپرسین و اكسی توسین حفظ زندگی مشترك والدین است، حداقل تا زمانی كه فرزند توانایی مراقبت از خود را داشته باشد.

عاشق شدن، دوست داشتن نیست.


بسیاری از مردم با كشش و جذبه به همدیگر مواجه شدند اما از آن به بعد شادتر زندگی نمی كنند چرا؟ چون بیشتر آنها كشش را با معنی عشق اشتباه گرفتند.
وقتی كسی را دوست دارید ارزش زیادی برای آن شخص قائلید چون انتخابی كرده اید و برای افزایش این علاقه و عشق راههایی را پیشنهاد می كنید. همچنین آسایش و پیشرفت را در بالاترین الویت انتخاب دوست و عشقتان قرار می دهید. زمانی كه عشق می ورزید زندگی و شادی را بالقوه تجربه می كنید.
 

روانشناسی عشق


زمانی كه عشق می ورزید زندگی و شادی را بالقوه تجربه می كنید

عشق چیست

چرا ما به عشق نیاز داریم؟


از لحظه ای كه متولد شده ایم و حتی قبل از آن، طبیعت برای ما زمینه عشق ورزی مادر را فراهم آورده است. بدون آن عشق، زنده ماندن ما غیر ممكن بنظر می رسد. عشق مادر مترادف مراقبت، حمایت و پرورش كودك است. ارتباط ما با «مادر» اولین درك ما از عشق است. همانطور كه در جریان زندگی پیشرفت می كنیم یاد می گیریم كه عشق به معنی حفظ و مراقبت از آسایش خودمان است.
نیازهاى انسان به طور کلى دو دسته است: نیازهاى مادّى و نیازهاى معنوى. این نیازها، منشأ انگیزه‏ ها است و انسان پس از احساس نیازدر پی پاسخ برمی آید. پاسخ به نیازها، زمینه رشد و شکوفایى انسان را فراهم آورده، او را به سوى مرزهاى شکوفایى و کمال رهنمون مى‏ شود. یکى از مهم‏ترین نیازهاى انسان، رسیدن به کمال مطلق است. همه تلاش و کوشش‏ها و بى‏ قرارى‏ هاى انسان، براى رسیدن به این نقطه اوج است و تا این وصال تحقق نیابد، فریاد نیاز انسان خاموش نمى ‏شود. بنابراین، اگر انسان دریابد چیزى یا کسى نیاز کمال طلبى‏اش را ارضا مى ‏کند یا وسیله دستیابى به آن حقیقت مطلق است، آن را دوست مى‏دارد و بدان عشق مى‏ ورزد؛ بنایراین محبت و عشق حالتى است که در دل یک موجود با شعور نسبت به چیزى که با وجود و تمایلات و نیازهایش تناسب دارد، به وجود مى‏آید.
از لحظه ای كه متولد شده ایم و حتی قبل از آن، طبیعت برای ما زمینه عشق ورزی مادر را فراهم آورده است. بدون آن عشق، زنده ماندن ما غیر ممكن بنظر می رسد. عشق مادر مترادف مراقبت، حمایت و پرورش كودك است. ارتباط ما با «مادر» اولین درك ما از عشق است. همانطور كه در جریان زندگی پیشرفت می كنیم یاد می گیریم كه عشق به معنی حفظ و مراقبت از آسایش خودمان است.

عشق خالص مادر نشانه ای از عشق زیستن است، عشقی كه هدفی جز زنده ماندن ندارد. بعضی مردم می خواهند كه از این نوع عشق در روابط و مراحل دیگر زندگی خود مثل سنین بلوغ نیز داشته باشند. عشق مادر ذاتاً یك طرفه است، گذشته از دریافتهای جانبی كه دارد، ولی عشق بخشیدن او یك طرفه است. اما در تصور متعارف از عشق، طرفین متقابل، بخشیدن و دریافت عشق را تقسیم می كنند. همه می دانیم در روابط بهره برداری، هر دو شریك به همدیگر نیاز دارند، «بهره بردار» نیاز به كسی دارد كه از او بهره برداری كند و «وابسته» نیاز به بهره برداری دارد. در چنین روابطی وابستگی متقابل تا وقتی كه طرفین وجود داشته باشند، ادامه می یابد. برخلاف روابط مادر و بچه كه این روابط نابرابر است.

همراهی و یاری

بدیهی است كه همراهی نیاز اساسی در زندگی است، انسانها همیشه نیاز به همراه و یاور را ابراز می كنند. افراد حداقل نیاز به یك فردی دارند كه صمیمیت و ارزشهای مهم زندگی را با آنها تقسیم كنند.


همچنین مردم نیاز به دریافت چیزهایی دارند كه به افراد ارزش می دهد، چیزهایی كه خوشی و شادی ببخشد، چیزهایی كه بتوانند دوست داشته باشند و در نهایت دلیلی برای زندگی به افراد دهد. دیده ایم افرادی كه كسی را برای دوست داشتن ندارند و حقیقتاً خود را تنها می بینند، حیوانات یا گیاهانی را در منزل خود نگه داری می كنند.


عشق یك نهاد زنده است، اگر خاموش و متوقف شود می میرد. سرزنده بودن به معنی حركت به سمت جلو ست و رفتن به جایی كه سفر زندگی شما را می برد.عشق تنها وقتی می میرد كه دوباره در شكل متفاوتی متولد شود.

منبع: تبیان-alamto.com-baraneeshgh89.blogfa.com

سفره عقد مدرن تزیین سبد عروس تزیین قرآن برای بله برون و سفره عقد آداب بریدن کیک عروسی

مهم‌ترین ملاك‌های در یک ازدواج موفق (فیلم)

صفحه اصلی / مقالات / ازدواج  / مهم‌ترین ملاك‌های در یک ازدواج موفق (فیلم)


هر اندازه دختر و پسر از نظر ویژگی های گوناگون نزدیكتر باشند تركیب آن دو در زندگی زناشویی استوارتر و عمیق تر خواهد بود. این مجموعه ویژگی ها در منابع اسلامی با عنوان كفویت عنوان شده است كه در ابعاد گوناگونی چون: سن، وضعیت روانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و تحصیلی قابل بررسی است.
 

ازدواج های امروزی چه آسیبی دارند

خانواده ایرانی این روزها درگیر معضلات زیادی است. از افزایش سن ازدواج و تمایل به تجردگرایی گرفته تا لذت جویی و تنوع طلبی، پیمان شکنی، نارضایتی از زندگی زناشویی، طلاق های عاطفی و آمار بسیار بالای طلاق. مشکلاتی که در پس زمینه تمام آنها تکنولوژی زدگی در دنیای مدرن جا خوش کرده است.


مادیگرایی و سن بالای  ازدواج

در حالی كه سن  ازدواجدر سال 1354 حدود 25 سالگی بود، پس از چند دهه افزایش (بجز سال 1365)‌ در سال‌های اخیر برای پسران به 28 و دختران به 24 رسیده است. البته آمارهای متفاوتی در این باره ارائه می‌شود و طبق اعلام مركز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، سن ازدواج برای پسران 29 و دختران 28 است. این اعداد و ارقام هر چه كه باشد، از بالا بودن نامعقول سن تاهل خبر می‌دهد كه بالطبع از جنبه‌های مختلف و به صورت پردامنه به آسیب‌زایی در جامعه عرف‌پسند و هنجارطلب ما می‌پردازد.

 

تغییر و دگرگونی ارزش‌‌ها یكی دیگر از عوامل مۆثر در تأخیر ازدواج جوانان است؛ به طوری‌كه مصرف‌گرایی، تجمل‌گرایی، افزایش توقعات و تشریفات  ازدواج رشد بی‌پایه میزان مهریه و تأثیر آن بر منزلت اجتماعی، سست شدن بنیادهای مذهبی و عدم اطمینان به آینده شغلی در تأخیر  ازدواج جوانان تأثیر‌گذار است.

 

ردپای تکنولوژی

افزایش زندگی مجردی، افزایش خانواده های بدون فرزند، تغییر در برنامه های تحصیلی و کاهش مددکاری و حمایت اجتماعی، از آثار منفی تکنولوژی به شمار می روند. هر چند که تکنولوژی آثار مثبتی هم دارد. اما نه تا وقتی که تعامل خانواده را بهم بزند و در خدمت سبک زندگی خانواده قرار نگیرد.

 

به همین دلیل است که گفته می شود در ازدواج، موانع فرهنگی مهم تر از موانع اقتصادی است. موانع فرهنگی عمیق تر و اساسی تر از سایر موانع است. افزایش سطح توقعات مادی و غیرمادی فرد و خانواده، آداب و رسوم غلط و دست و پاگیر، گرایش پسران جوان برای احراز موقعیت های بالای اقتصادی پیش از  ازدواج گرایش دختران جوان برای احراز موقعیت هایی مانند مردان و توجه به اشتغال در خارج از خانه، بی بند و باری در رابطه دختران و پسران، رعایت ترتیب در ازدواج دختران، تغییر معیارهای همسرگزینی و فاصله گرفتن از شکل سنتی آن و نداشتن خواستگار مناست از مهم ترین موانع فرهنگی به شمار می روند.

 

سبک اشتباه همسرگزینی

از سوی دیگر، بسیاری از آسیب ها ریشه در سبک همسرگزینی دارد. نرخ بالای طلاق در سه ساله اول زندگی نشان می دهد که ملاک انتخاب همسر درست نیست و نمی تواند تضمین کننده زندگی زناشویی باشد.

 

آموزه های غرب در خصوص اصل برابری و تساوی میان زنان و مردان در خانواده، در عمل نتوانسته است مردان را ملزم به قبول مسئولیت های برابر با زنان کند، بلکه در عمل منجر شده است به اینکه زنان بدون آنکه در قبال همسر خود از حقوق برخوردار باشند، صرفاً در بر عهده گرفتن مسئولیت ها، شریک و چه بسا یکه تاز باشند. این در حالی است که در نظام حقوقی اسلام، علاوه بر اینکه حقوق و تکالیف هر یک از والدین در قبال یکدیگر و در قبال فرزند مشخص است، بلکه در صورت بروز طلاق و جدایی نیز با وضع قوانین معین، از هرگونه خلط حقوق و مسئولیت های والدین جلوگیری به عمل آمده و تکالیف معینی را برای پدر معین نموده است.

منبع:مهرخانه-نیک صالحی

معیار ازدواج موفق

معیار ازدواج موفق

آیا جزو افرادی هستید که تصمیم به ازدواج دارید یا اینکه در حال حاضر متاهلید و از دنیای تجرد خداحافظی کرده‌اید؟ هیچ فرقی نمی‌کند چرا که داشتن یک ازدواج موفق برای مجردها و تبدیل آن به یک زندگی موفق برای متاهل‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است و آینده افراد را رقم می‌زند….

مصاحبه  با دکتر پروین ناظمی مشاور خانواده

حتما شما هم شنیده‌اید که می‌گویند ازدواج مانند یک هندوانه سربسته است. هر چقدر هم در خرید یک هندوانه تخصص داشته باشید باز هم درصدی امکان دارد اشتباه کنید و به جای یک هندوانه قرمز و سالم و شیرین، هندوانه‌ای سفید و بی‌مزه نصیب‌تان شود. به عبارت دیگر، هر چقدر هم قبل از ازدواج، محتاط باشید و همه جوانب را بسنجید باز هم معلوم نیست نتیجه آن ازدواج موفقی باشد. اما دکتر پروین ناظمی، روان‌شناس و مشاور خانواده این نظریه را تایید نمی‌کند و معیارهای یک ازدواج موفق را پلی برای داشتن یک زندگی موفق می‌داند. آنچه می‌خوانید گفت‌وگوی ما با خانم دکتر ناظمی درباره معیارهای یک ازدواج موفق و باورهای غلط پیرامون آن است.

از ازدواج موفق چه تعریفی دارید؟

ازدواج موفق به یک انتخاب صحیح و با تدبیر برمی‌گردد. متاسفانه بسیاری از افراد ازدواج را وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف خود می‌دانند و بر این باورند ازدواج موفق، ازدواجی است که مشکلات دوران تجرد را از بین ببرد. به عنوان نمونه تامین نیازهای مادی و جسمانی، برخورداری از موقعیت اجتماعی بهتر، فرار از مشکلات خانوادگی دوران مجردی، داشتن یک همسر زیبا برای خودنمایی، فرار از تنهایی و مسایلی از این قبیل را ملاک اصلی ازدواج قرار می‌دهند و چه بسیار ازدواج‌هایی که به دلیل این باورهای نادرست به طلاق منجر شده است.

بنابراین یک انتخاب موفق باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

مهم‌ترین نکته برای داشتن یک ازدواج موفق این است که شناخت مقدم بر عشق باشد. به عبارت دیگر، یک انتخاب درست بر مبنای شناخت شکل می‌گیرد و بعد از شناخت طرف مقابل، عشق به وجود می‌آید. متاسفانه این روزها دخترها و پسرها اول عشق را تجربه می‌کنند و بر پایه آن می‌خواهند به شناخت برسند و این در حالی است که این عشق ظاهری چشم آنها را روی حقایق و عیب‌های طرف مقابل می‌بندد و در مدت کوتاهی پس از آغاز زندگی مشترک‌شان به این نتیجه می‌رسند که عشق برای خوشبخت شدن کافی نیست و ادامه زندگی برایشان غیرممکن می‌شود. البته این‌طور نیست که مشکلات پیش آمده قبل از ازدواج و در دوران دوستی و نامزدی وجود نداشته بلکه دوست داشتن‌های بدون شناخت و دلبستگی‌های احساسی مانع شده تا طرفین واقع‌بین باشند و عیب‌های طرف مقابل خود را ببینند و اگر هم دیده‌اند از آن چشم‌پوشی کرده‌اند؛ به این امید که بعد ازدواج بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

برای رسیدن به این شناخت، چه پیش‌شرط‌هایی لازم است؟

مهم‌ترین قدم، ‌رسیدن به خودآگاهی و طی کردن مراحل خودشناسی است. فرد باید قبل از هر انتخابی، نقاط‌ضعف و قوت خود را به طور کامل بشناسد، هدف و ارزش‌های زندگی‌اش را مشخص کند و با شناسایی ملاک‌های یک انتخاب موفق دست به انتخابی شایسته بزند. ما معتقدیم فردی می‌تواند انتخاب شود و دست به انتخاب بزند که مراحل ۵ گانه بلوغ (رشد جسمانی، عقلانی، اجتماعی، اخلاقی، عاطفی و روانی) را گذرانده باشد. البته نمی‌توان این موضوع را نادیده گرفت که هیچ انسانی کامل نیست و باید فردی را انتخاب کنیم که تا حد ممکن به ایده‌آل‌های ما نزدیک باشد اما هیچ صددرصدی وجود ندارد. در کنار این موضوع داشتن شرایط روانی مناسب، تطابق فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی، داشتن شخصیتی سالم و باثبات و درک متقابل تفاوت‌های میان زن و مرد از جمله پیش‌شرط‌های یک انتخاب مناسب است که می‌تواند به یک شناخت مناسب برسد، رنگ عشق به خود بگیرد و یک ازدواج موفق را رقم بزند. در عین حال ما باید مطمئن شویم که طرف مقابل ما در کنار یک همسر خوب بودن، می‌تواند یک مادر یا پدر خوب هم باشد.

آیا این ممکن است که یک ازدواج موفق به یک زندگی مشترک ناموفق ختم شود؟

این موضوع بستگی دارد که ازدواج موفق از دیدگاه طرفین چه تعریفی داشته و چگونه شکل گرفته است. اغلب ازدواج‌های مبتنی بر عشق و بدون شناخت کافی از طرف مقابل شاید در اوایل، یک ازدواج موفق باشد اما همان‌طور که گفتم داشتن یک زندگی موفق را تضمین نمی‌کند و بحث‌ها و بگومگوها و دعواها مدت کوتاهی پس از ازدواج آغاز می‌شود. از طرفی یک ازدواج موفق زمانی به یک زندگی موفق ختم می‌شود که زن و شوهر مهارت حل مساله و همدلی را بیاموزند و در زندگی مشترک آنها را به کار بگیرند. ببینید، ما باید یاد بگیریم به مسایل از دیدگاه فرد مقابل نگاه کنیم، به احساسات و خواسته‌های طرف مقابل احترام بگذاریم، زمانی که عصبانی هستیم روی خواسته‌هایمان پافشاری نکنیم، با بروز کوچک‌ترین مشکلی یک گفت‌وگوی منطقی داشته باشیم، به جای شنیدن، مهارت گوش کردن را یاد بگیریم و در زندگی مشترک‌مان گذشت کنیم و مسایل جزیی و پیش پاافتاده را به جنجال و کشمکش تبدیل نکنیم.

بسیاری از افراد بر این باورند در طول زندگی مشترک عشق جای خود را به عادت می‌دهد. آیا این عادت در تعریف زندگی موفق جایگاهی دارد؟

زن و شوهر باید هر چند وقت یکبار گردوخاک زندگی مشترک را بگیرند و با ایجاد تنوع، نگذارند عشق به عادت صرف تبدیل شود. البته عادتی که توأم با عشق باشد نشانه‌ای از یک زندگی مشترک موفق است و نمی‌توان از آن خرده گرفت و اصلا اجتناب‌ناپذیر است. توصیه من به همه زوج‌ها این است که مثلا سالی ۲ هفته از هم دور شوند تا با یک تیر دو نشان بزنند. به این معنا که هم میزان عشق و دلبستگی طرف مقابل را بسنجند و هم مانع شوند تا عشق آنها به یک عادت صرف تبدیل شود. البته نباید فراموش کنیم که پایه یک ازدواج موفق شناخت و پایه یک زندگی موفق عشق، اعتماد، گذشت و صداقت است. درواقع یک زوج موفق خواسته‌ها و انتظارات خود را به صراحت می‌گویند، استقلال و فردیت خود را در طول زندگی مشترک حفظ می‌کنند و به حریم خصوصی طرف مقابل احترام می‌گذارند، روش‌های حل اختلاف را می‌آموزند و به کار می‌گیرند و برای حفظ رابطه تلاش می‌کنند و نمی‌گذارند عادت جایگزین عشق آنها شود.

حالا اگر بنا به دلایلی به این نتیجه رسیدیم که ازدواج ناموفقی داشته‌ایم یا اینکه دیگر زندگی مشترک موفقی نداریم. در این شرایط مراجعه به یک مشاور خانواده می‌تواند راهگشا باشد؟

این موضوع بستگی به افراد دارد. زوج‌های موفق قبل از مراجعه به مشاور و بررسی مشکلات پیش آمده، به دادگاه نمی‌روند تا سند طلاق را امضا کنند بلکه می‌کوشند تا مشکلات را به بهترین شکل ممکن حل کنند. البته مشاور به شرطی کمک‌کننده است که طرفین خودشان بخواهند بحران را حل کنند و به تکنیک‌های توصیه‌شده به خوبی عمل کنند. متاسفانه در کشور ما زن و شوهر زمانی به مشاور خانواده مراجعه می‌کنند که به بن‌بست رسیده‌اند و به مشاور نیاز دارند تا حکم طلاق آنها را تایید کند. در این شرایط کاری از دست بهترین و خبره‌ترین مشاور هم برنمی‌آید اما اگر زن و شوهر نه برای خراب کردن رابطه بلکه برای حفظ آن به مراکز مشاوره مراجعه کنند قطعا نتیجه خواهند گرفت و می‌توانند ازدواج و زندگی موفقی داشته باشند.

منبع:زیبـــا شــو

ازدواج با افرادی که ازدواج مجدد دارند

صفحه اصلی > ازدواج >ازدواج با افرادی که ازدواج مجدد دارند

 

ازدواج

ازدواج با افرادی که شما ازدواج مجدد انها محسوب خواهید شد
 

به هیچ عنوان گذشته ای که شما در ان وجود نداشتید را به عنوان یک ابزار برای فرار از ناکامی ها و نقاط ضعف خود به این رابطه راه ندهید . گذشته همسرتان را به دید منفی نگاه نکنید و سر کوفت نزنید .

 
● پذیرفتن گذشته

 نباید آنرا پنهان کنید و یا از آن فرار نمایید. بهر حال این موضوع به سراغ شما خواهد امد پس انرا تسویه کنید بی توجهی به غم و غصه های همسرتان هیچ چیز را تغییر نخواهد داد. اگر به احساسات او بی توجهی کنید، شاید غم از دست دادن رابطه یا همسر اولش تا ابد همراهش باقی بماند. بی توجهی و سرسری گرفتن مسائل فقط بهبود طرف مقابل را به تعویق می اندازد. بهتر است به او اجازه دهید تا با شما صحبت کند و بگوید که در کجای سفر غم انگیز خود قرار دارد. به هیچ عنوان گذشته ای که شما در ان وجود نداشتید را به عنوان یک ابزار برای فرار از ناکامی ها و نقاط ضعف خود به این رابطه راه ندهید . گذشته همسرتان را به دید منفی نگاه نکنید و سر کوفت نزنید .یک رابطه زمانی موفق است که هر دو طرف به راحتی بتوانند حرف های دلشان را به یکدیگر بزنند و به سادگی با هم ارتباط برقرار کنند.بدون ترس و مزاحمت به همین سادگی

 

● قبول کنید که در زندگی شما ۳ قلب وجود دارد

 

پذیرفتن این مطلب که نیمی از قلب همسرتان متعلق به گذشته است ، کمی دشوار است. اما در زندگی با فردی که همسر خود را از دست داده، یا رابطه ای را نا تمام رها کرده " این دقیقاً هنری است که شما حتماً باید آنرا بلد باشید. در عین حال باید بدانید که دوست داشتن او نسبت به رابطه اول جای خود را دارد و این امر به نوبه خود قابل احترام است و ربطی به رابطه دو نفره شما ندارد.زمان انرا به شما هدیه خواهد داد و نگران این نیمه نباشید .

 

● اجازه ندهید بی توجهی به اشیا و مایملک مرحومه شما را در مسیر نادرست قرار دهد.

 

اگر احساس می کنید که همسرتان شما را به اندازه همسر اولش دوست نمی دارد، بنابراین باید سعی کنید که وسایل شخصی همسر اول از قبیل قاب عکس و ... را از درون خانه جمع آوری نمایید. بسیاری از مشکلات با رسیدگی به وسایل خانگی حل خواهند شد و مطمئن باشید که با انجام این کار حیرت زده خواهید شد.

 

در نظر داشته باشید که همه انسان ها خاطراتی در گذشته دارند که برایشان از ارزش و اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و دوست دارند که آنها را تا آخر عمر خود زنده نگه دارند. به احساسات طرف مقابل احترام بگذارید و از طریق بحث متقابل، بر سر نگه داشتن وسایل شخصی همسر اولش به نتیجه برسید.


در گذشته زندگی نکیند و اجازه ندهید افکار منفی گذشته به ناامنی های شما دامن بزنند

 

آیا فرد قبلی از شما زیباتر، جذاب تر، و بامزه تر بوده؟ آیا او آشپز، عاشق، دوست و شریک بهتری بوده؟ مقایسه خوب است و یک امر کاملاً طبیعی قلمداد می شود، اما اگر این کار به درستی انجام نشود، آنوقت مانند یک سد محکم جلوی رشد رابطه شما را می گیرد. همسرتان به این دلیل با شما ازدواج نکرده که شما نسخه دوم همسر اولش بوده اید. او به خوبی می داند که شما منحصر بفرد هستید و همین عامل نیز باعث شده که به شما علاقمند شود و پیشنهاد ازدواجش را با شما در میان بگذارد. او اصلاً به این قضیه که شما تا چه حد به همسر اولش شباهت دارید و یا تفاوت دارید فکر نمی کند. باید قبول کنید که شما و همسر اول او دو انسان کاملاً مجزا هستید، و هر دو شامل خصوصیات منحصر بفرد اخلاقی خود می باشید. شاید تمام مقایسه های اشتباهی که شما در ذهن دارید، دقایقاً همان ها دلیل اصلی جذب همسرتان به شما بوده باشند!

 

● در مورد خاطرات غم برانگیز مهربان و رئوف باشید

 

شما هر چقدر که به همسرتان عشق بدهید، باز هم این مسئله باعث نمی شود که او خاطرات روابط اول را فراموش کند. البته به مرور زمان همه چیز حالت عادی پیدا میکند و همسرتان به جایی خواهد رسید که ناراحتی هایش به شادی تبدیل شود؛ اما هیچ گاه نباید تصور کنید که خاطرات و ... بدون غم و اندوه خواهد بود.

 

شاید همسرتان دوست نداشته باشد که در مورد غم و اندوهی که در این روزها احساس می کند، چیزی به شما بگوید. تحت این شرایط او احساس می کند که اگر با شما در مورد این مسائل صحبت کند، شما ناراحت می شوید و احساساتتان آسیب می بینند. در این مواقع باید اختیار بیشتری به او بدهید و به او بقبولانید که می توانید به درستی درکش کنید.

 

به او بگویید که از ارزش این خاطرات آگاه هستید و تمایل دارید که او احساساتش را با شما در میان بگذارد. حتی می توانید پیشنهاد کنید که اگر او بخواهد می توانید او را همراهی کنید. از نظر روان شناسی این کار کمک بزرگی به بهبود و ارتقای رابطه می کند چراکه به هر دوی شما اجازه می دهد تا درونی ترین احساسات خود را با هم در میان بگذارید. او را تحت فشار قرار ندهید و از او باز جوئی نکنید برای باز گو کردن این خاطرات فهرست وار بشنوید و با او هم دلی کنید

 

● با ملایمت و همکاری متقابل، حد و مرز تعیین کنید

 

ازدواج با فردی که همسر خود را از دست داده نباید تماماً حول محور روابط او بچرخد. در این میان احساسات شما نیز مهم هستند، شما استحقاق این را دارید که مورد احترام قرار بگیرید.

 

بسیاری از افراد زمانیکه همسرانشان می گویند: " همسر اولم" ناراحت می شوند. اگر این مسئله باعث ایجاد ناراحتی در شما می شود، باید به آرامی در مورد آن با همسر خود صحبت کنید و او را متوجه کنید که همسر دومش نیر نیازها و احتیاجاتی دارد که باید مرتفع گردند.

 

مطالعه و تحقیق کنید تا مطالبی در مورد مراحل مختلف غم و اندوه و پی آمدهای آنها بدست آورید

 

تا زمانیکه شما بخواهید با همسر خود ازدواج رسمی کنید، به طور حتم بخش وسیعی از غم و اندوه او به پایان رسیده است. البته باید توجه داشت که بخشی از غم و ندوه در وجود افراد باقی می ماند که با کمی صبر و حوصله و همچنین به مرور زمان از بین می رود. اگر شما با همسرتان "یکی" باشید آنوقت باید هر چیزی که می توانید در مورد غم و غصه او یاد بگیرید و به تریج آنرا حل نمایید.

 

از کمک گرفتن از دیگران ترسی به خود راه ندهید چرا که با این کار متوجه می شوید بسیاری از ناامیدی هایتان بی پایه و اساس هستند.

 

نمی دانید دیگران چه کمکی می توانند به شما بکنند. شاید فرد مورد نظر همسایه، دوستی در کلاس یوگا، و یا مادر دوست شما باشد. شاید اینگونه حرف ها را با اقوام و فامیل مطرح نکنید و ترجیح بدهید با یک دوست پیرامون مشکلات خانوادگی خود صحبت کنید. هیچ اشکالی ندارد. کمکی که دوستان در این زمینه می توانند به شما بکنند واقعاً تحسین برانگیز است.

بسیاری از این افرادی که شما با آنها احساس راحتی می کنید و حرف دلتان را به آنها می زنید کسانی هستند که احساست مشابه شما دارند و در دنیا احساس تنهایی می کنند. به این طریق هم شما می توانید همصحبت خوبی برای او باشید و هم او می تواند با همفکری و همدلی شما را در مسیر درست قرار دهد.

 

● در لحظه زندگی کنید و برای آینده ارزش قائل باشید

 

هر روزی که زندگی می کنید و هر نفسی که می کشید نعمتی است که از سوی خداوند به شما هدیه داده شده است. با غنیمت شمردن لحظات خود، شاکر خدا باشید. با همسر خود خاطره های جدید خلق کنید که منحصر به خودتان باشند و هیچ ارتباطی به زندگی گذشته همسرتان نداشته باشند.

 

برنامه سفر به جاهای دیدنی را بریزید و به مناطقی بروید که هیچ یک از شما قبلاً از آنجا دیدن نکرده باشد. روزهای خاصی را برای خود معین کنید و جشن بگیرید. دکوراسیون داخلی خانه را تغییر دهید، و یا حتی خانه را عوض کرده و به یک خانه جدید نقل مکان کنید و با هم آنرا از نو آماده زندگی کردن کنید.

 

زندگی معلم است پس سعی کنید دانش آموز خوبی باشید. به خاطر داشته باشید که هیچ گاه نمی توانید اتفاقی که در گذشته افتاده است را تغییر دهید، اما می توانید خود را با یاد آن سازگار سازید و به رشد و تعالی دست پیدا کنید... و بنابراین می توانید با فردی که تجربه ی ازدواج و رابطه را داشته و انرا از دست داده ازدواج کنید.

 

البته این یه نظر شخصی می تونه باشه و هیچ دلیلی نداره که شما اون رو مردود اعلام کنید یا اینکه قبول داشته باشید ولی کسانیکه شما فرد دوم برای ازدواجشان هستید راحت تر شما را درک میکنند تا کسانیکه اولین تجربه شان شما هستید .

منبع:سلامت نیوز-بیتوته

 

 

5سوال مهم در خواستگاری

صفحه اصلی > مقالات > ازدواج  >خواستگاری> 5سوال مهم در خواستگاری

خواستگاری

خواستگاری و گفتگوهای بعد از آن

خواستگاری و گفتگوهای بعد از آن، یكی از تعیین كننده ترین و مهم ترین جلسات قبل از ازدواج و عروسی است. این جلسات در واقع یك فرصت است كه می‌توانید از آن بهترین استفاده را بكنید. اما بسیاری از افراد دقیقا نمی‌دانند كه چگونه از این جلسات گفتگو و آشنایی قبل از ازدواج، بهترین بهره برداری را بكنند.

هنوز هم دیده می‌شود كه سوالات خواستگاری محدود می‌شود به مسایل كوچكی مثل: رنگ مورد علاقه، موسیقی مورد علاقه و... در اینجا سعی كرده‌ایم 5 سوال اساسی و مهم را كه می‌تواند نقش تعیین كننده ای در شناخت دو طرف از یكدیگر داشته باشد مطرح كنیم. اگر شما هم یك جلسه خواستگاری و آشنایی قبل از ازدواج در پیش دارید، این مطلب می‌تواند كمك زیادی به شما بكند.

1 - قبل از هرچیز، شباهت‌ها و تفاوت‌های فرهنگی خانواده‌های دو طرف را در نظر بگیرید
 

قانون پایداری عشق در زندگی

صفحه اصلی / مقالات / عشق / قانون پایداری عشق در زندگی

عشق

شوهر در رابطه خود با همسرش از سه چیز بى‌نیاز نیست: سازگارى با او تا به این وسیله سازگارى و محبت و عشق او را به خود جلب کند، خوش‏خویى با او و دلبرى از او با آراستن خود براى وى و فراهم آوردن امکانات رفاهى او 1
عشق در زندگی روزمره ما در کجا قراردارد؟ چرا عشق و علاقه شدید همسران پس از مدتی رنگ می‌بازد؟ قانون پایداری عشق چیست؟

زنان و مردان بسیاری را دیده‌ایم که پس از درگیر شدن در روزمرگی‌های زندگی، اعتراف می‌کنند از عشق آتشین اولیه چیزی باقی نمانده‌است. گاهی به اشتباه ازدواج را از بین برنده عشق می‌دانند و از تنهایی بیشتر بعد از ازدواج گله می‌کنند. این درحالی است که روانشناسان ازدواج را به شرط تلاش سبب پایداری و دوام عشق می‌دانند. مگر نه اینکه این عشق آتشین در ابتدای آشنایی را شما به وجود آورده‌اید؟ پس چگونه است که عشقی که خود جاری ساخته‌اید به یکباره نابود شود؟ عشق زاییده‌ی خودتان است، پس باید برای پرورش و رشد آن تلاش کنید تا پایدار بماند.

عشق فقط با عشق رشد می‌کند. عشق محتاج بستری عاشقانه است، این را باید به عنوان مهمترین و بنیادی ترین اصل به خاطر داشت. عشق تنها در بستری عاشقانه قادر به رشد و فزونی است. عشق تحت تاثیر امواج و بازتاب‌های عاشقانه در محیط پرورش می‌یابد.

نکاتی در پایداری عشق در زندگی زناشویی

برای عشق خود وقت بگذارید: چگونه می‌توان عشقی یافت، ولی برای آن وقت کافی نگذاشت؟ برای پایداری عشق باید بر خودمحوری خط بطلان کشید و از «من» به سمت «ما» حرکت کرد. در سختی‌ها می‌توان ارزش با هم بودن را درک کرد. پس چرا باید منتظر لحظات سخت زندگی باشیم تا بفهمیم برای عشق خود وقت کافی نگذاشته‌ایم؟

در مواقع بحرانی متحد و یگانه شوید: گاهی در زندگی شرایطی پیش می‌آید که از دست هیچ‌کس کاری ساخته نیست. شرایطی بحرانی که فقط با همدلی و اتحاد می‌توان سختی آن را پشت سر گذاشت. در بیماری‌های سخت، در شرایط بحرانی مالی، در سوگ عزیزان و... تنها همدلی طرف مقابل می‌تواند گذران سختی را قابل تحمل کند. کسی که در وضعیت بحرانی قرار می‌گیرد، هرگز به تنهایی توان حرکت به سوی بهبودی را ندارد. در این شرایط «حلقه احتیاط دو نفره» تشکیل دهید، همسرتان را در آغوش بگیرید و به او اطمینان دهید وضعیت بهتری در انتظارتان هست.

به یکدیگر با محبت و عشق بنگرید: زوج‌ها پیش از ازدواج از بسیاری از عیب‌ها و کاستی‌های ظاهری طرف مقابل چشم‌پوشی می‌کنند و بعد از ازدواج به جای جستجوی عشق و محبت در زندگی، به کشف معایب طرف مقابل می‌پردازند. زنان و مردانی را دیده‌ایم که پیش از ازدواج بسیار به ظاهر خود اهمیت می‌دهند، ولی پس از ازدواج توجهی به آراستن ظاهر خود ندارند و تنها به عیب‌جویی از هم می‌پردازند؛ کسانی که هیچ‌وقت عشق را نمی‌بینند.

نگاه عاشقانه یعنی می‌دانم تو زیباترین، باهوش‌ترین، جذاب‌ترین و خوش‌تیپ‌ترین همسر روی زمین نیستی، اما در همه حال بهترین همسر برای من هستی! به جای انتظار برای ظهور عشق، نگاه عاشقانه خود را بی دریغ نثار همسر خود کنید تا عشق دریافت کنید

سعی کنید نگرش خود را به موضوعات تغییر دهید: دلیل بسیاری از مشاجره‌های زوج‌ها، اختلاف دیدگاه‌هایشان است. همسرانی که وقت زیادی را برای تغییر تفکر یکدیگر صرف می‌کنند و روز به روز به مشکلات خود می‌افزایند. زمانی در زندگی زناشویی خود به عشقی پایدار می‌رسید که واقعیت را بپذیرید و برای نقطه‌نظرهای متفاوت همدیگر ارزش و احترام قایل باشید. وقتی زن و شوهر بیاموزند یک بعدی با مسئله رو‌به‌رو نشوند، مشکل خود به خود حل خواهد شد.

همسران خوشبخت و موفق معتقدند که همواره باید در کنار هم روابط عاشقانه و پر از محبت خویش را با استفاده از فرایند آموزش ارتقا بخشید.

مراقب شریک زندگی خود باشید: عشق انرژی خارق‌العاده‌ای دارد. همسران عاشق آن را احساس می‌کنند، دریافت کرده و به همسران خود انتقال می‌دهند و همواره سعی در افزایش آن دارند. اگر همه انرژی خود را صرف عشق ورزیدن کنید به منبع لایزال عشق متصل خواهد شد. در هنگام دعوا و مشاجره نیز انرژی منفی حاصل از دعوا، بر هر دو نفر تاثیر منفی می‌گذارد. پس دعوا را به پایان ببرید و عشق را آغاز کنید! بهتر است بیاموزید چگونه عشق بورزید تا آنکه دعوا راه بیندازید! هرگز آرزو نکنید در همزیستی با شریکتان برنده باشید بلکه همواره بخواهید تا پیوندی محکم، پایدار و مملو از عشق داشته باشید. ازدواج بدین منظور صورت می‌پذیرد که عشق خود را تقدیم دیگری کنیم، نه آنکه در انتظار به دست آوردن و تملک شیئی یا فردی باشیم.

ازدواج اتحاد دو انسان فداکار است. چنانچه شما برای اثبات «خود» کوشش کنید، شاید فقط خودتان برنده شوید، ولی چنانچه برای برقراری و تداوم زندگی مشترکتان کوشش کنید، قطعاً هر دو برنده‌ خواهید‌شد.

در متون دینی ما نیز توصیه‌های بسیاری برای دوام عشق بین همسران وجود دارد. مانند احادیثی از امام صادق (ع) که به زن و شوهر توصیه می‌کند:

شوهر در رابطه خود با همسرش از سه چیز بى‌نیاز نیست: سازگارى با او تا به این وسیله سازگارى و محبت و عشق او را به خود جلب کند، خوش‏خویى با او و دلبرى از او با آراستن خود براى وى و فراهم آوردن امکانات رفاهى او 1

زن با شوهر سازگار خود ناگزیر از رعایت سه نکته است: حفظ کردن خود از هر گناه و آلودگى تا شوهرش در هر حال، خوشایند یا ناخوشایند، در دل به او اطمینان داشته‌باشد؛ مراقبت از او و زندگى‏اش تا شوهرش در صورتى که لغزشى از او سرزند با او مهربانى کند، و اظهار عشق به او با عشوه و دلبرى و ظاهر مناسب و خوشایند در نظر او. 2

پی‌نوشت:
1- .(میزان الحکمه ، ح 7876)
2- (بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 237)

منبع:عصرایران

نگاهي به پيامدهاي ازدواج

 مقدمهپیامد ازدواج

ازدواج مقوله اي فرهنگي و اجتماعي است كه به رغم ثبات زيادي كه همواره بر نفس آن حاكم بوده، بسيار تحت تأثير شرايط حاكم بر جامعه جديد قرار گرفته است. 

بنابراين، ايجاد تحول در آن با توجه به شرايط و مقتضيات زمان، امري ضروري و اجتناب ناپذير است. آنچه ازدواج را در جهان معاصر متفاوت از گذشته ساخته، دامنه تحولات در ازدواج است كه در نتيجه تغييرات بسيار در ساختارهاي اجتماعي و فرهنگي اتفاق افتاده است. ترديدي وجود ندارد كه ساختارهاي اجتماعي جديد، شرايط و ضرورت هاي جديدي را براي ازدواج رقم زده و موجب بروز تمايز آشكاري ميان شيوه ها و ساختارهاي ازدواج در جامعه سنتي و جديد شده است.

نگرش و ديدگاه نسبت به ازدواج به عنوان يك « واقعيت اجتماعي »، تحت تأثير فرهنگ و نقش و موقعيتي است كه در آن به سر مي بريم. طبق بينش جامعه شناختي، « واقعيت هرگز به ما نمي گويد كه چيست، بلكه انسان ها بايد واقعيت را آن گونه كه هست، تفسير كنند و آن تفسير با فرهنگي كه ما براي راهنمايي خود به كار مي بريم، آغاز مي شود. هرچند فرهنگ نيز به نوبه خود از گروه هاي ما و از جامعه ما ناشي مي شود » (شارون، 1379: 139)

بنابراين، ديدگاه فرد نسبت به ازدواج تابع فرهنگي است كه به آن تعلق دارد، همچنين ملهم از موضع و جايگاه فرد در جامعه است. به عبارت ديگر، برخي باورهاي فرد، ناشي از تأثير فرهنگ و جامعه اي است كه در آن زندگي مي كند، مانند مرد يا زن بودن. 

براي مثال، واقعيتي به نام زن بودن به مفهوم « انديشيدن مانند يك زن » است، يعني اعتقاد به اينكه عاطفه، حيا، صبر، بردباري، گذشت، خانه داري، بچه داري و مادري، كنش هاي ضروري زندگي خوب و رضايتبخش است. مرد بودن نيز به مفهوم « انديشيدن مانند يك مرد » است، يعني باور داشتن به اينكه نان آوري، سرپرست خانواده، احساسي نبودن، تلاش براي كسب معاش و اعتبار اجتماعي، لازمه ي يك زندگي خوب و سعادتمندانه است.

حفظ دين، پذيرش عبادت انسان و تكوين مودت و رحمت است و ازدواج كه ايده اي داراي پشتوانه ديني و اسلامي است مي تواند در جلوگيري از سردرگمي و اغتشاشات روحي افراد جامعه مؤثر باشد كه البته عدم فرهنگ سازي نهادهاي ذي ربط در جهت ترويج ازدواج آسان مشكلات فراروي تحقق اين ايده مي باشد. 

بنابراين، در اين پژوهش در نظر است به سؤالات زير پاسخ داده شود:

- پيامدهاي فرهنگي و اجتماعي ناشي از ازدواج كدامند؟

- جهت كاهش پيامدهاي منفي فرهنگي و اجتماعي و افزايش نقاط مثبت ازدواج چه راهكارهايي را مي توان ارائه داد؟

 

1- مفهوم ازدواج

ازدواج، در عرف و شرع، پيمان زناشويي است كه بر اساس آن، براي مرد و زن در برابر هم، تعهدات اخلاقي و حقوقي پديد مي آيد كه سرپيچي از آنها، عقوبت و كيفر در پي خواهد داشت. 

در هر آييني، ازدواج با قوانين و مقررات ويژه اي صورت مي گيرد و اسلام به آداب و رسوم ديگر اقوام احترام گذاشته است: « لكل قوم نكاح »

از پيمان زناشويي در قرآن به « نكاح » نيز تعبير شده و به دو معنا به كار رفته است: نياز روح به كانون آرامش، و برآوردن نيازهاي جنسي كه البته معناي اول با اهميت تر از معناي دوم است. 

همسر شايسته در پيشامدهاي زندگي، راه وصول به آرامش و سعادت را نزديك مي كند.

 

2- اهداف و آثار ازدواج

حكمت ها و آثار مهمي بر ازدواج ترتب دارد و قرآن در آياتي به آنها پرداخته است. در برخي موارد، هرچند زن و مرد با يكديگر زندگي مي كنند، اهدافي كه بايد در زندگي آنان حاكم باشد، از ميان مي رود و دو طرف بدون آنكه بهره اي از زندگي مشترك ببرند، با يكديگر زندگي مي كنند. 

برخي گفته اند: هرجا نشانه هاي الفت و حكمت هاي زوجيت چه در دنيا و چه در آخرت برقرار باشد، قرآن واژه زوجيت را به كار برده است (روم: 21، فرقان: 74، زخرف: 70، بقره: 25، يس: 56) و هرگاه جاي اين نشانه ها و حكمت ها را بغض و خيانت يا تفاوت عقيده زن و مرد با يكديگر پر مي كند، قرآن از كلمه « امرأه » استفاده كرده است ( يوسف: 30، تحريم: 10 و 11)

همچنين آنجا كه حكمت زوجيت ( بقاي نسل انسان ) از ميان برداشته مي شود، باز قرآن واژه « امرأه » را به كار برده است ( ذاريات: 25، مريم: 4، آل عمران: 40 )

بدين سبب، هنگامي كه اين حكمت سربر مي آورد و ثمره زوجيت به بار مي نشيند، باز قرآن تعبير را عوض كرده و كلمه « زوج » را به كار مي برد. 

در آيه 40 سوره آل عمران، زكريا به خدا خطاب مي كند كه همسرم نازا است: « وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ »؛ ولي وقتي دعاي او اجابت مي شود، قرآن مي فرمايد: « وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ »

 

2-1- حفظ انساب

ازدواج و رعايت مقررات آن، نسب را حفظ مي كند. در اسلام، حفظ نسب، پايه احكام و حقوق فراواني است. بعضي از احكام فقهي، بر شناخت رابطه فرزند با پدر و مادر يا بر شناخت نسبت هاي فاميلي ديگر، مبتني است. 

تبعيت فرزند از پدر و مادر در كفر و اسلام، در طهارت و نجاست، در بردگي و حريت، ربا بين پدر و فرزند، قصاص نشدن پدر به قتل فرزند، مقبول نبودن شهادت پسر بر ضد پدر، وجوب قضاي نمازهاي ميت بر پسر بزرگ تر، مسائل ارث، ولايت پدر و جد، حقوق طرفيني مانند حق حضانت و نفقات، عقوق والدين و اطاعت از آنها و مسائل اخلاقي مانند صله رحم، هبه به اقارب، عقيقه فرزند و مسائل فراوان ديگر، بر حفظ انساب متوقف است و از اينجا به اهميت ازدواج و مراعات حدود آن مي توان پي برد. حفظ نسب، حكمت عده زن بين دو ازدواج شمرده شده است. 

انتظار زن براي ازدواج دوباره پس از وفات شوهر به مدت چهارماه و ده روز ( بقره: 234 )، عده زن به مدت سه دوره پاكي پس از طلاق ( بقره: 228 ) و انتظار زن باردار براي ازدواج مجدد تا هنگام وضع حمل ( طلاق: 4 )، همه اين مقررات گوياي اهميت حفظ نسب است. حرمت ازدواج با زن شوهردار ( نساء: 24 )، و حرمت زنا ( اسراء: 32 ) نيز بر پايه حكمت حفظ نسب قرار داده شده است.

 

2-2- برخورداري از سكون و آرامش

نياز روح به كانون آرامش، با اهميت تر از نياز جنسي است. همسر شايسته در پيشامدهاي زندگي، راه وصول به آرامش و سعادت را نزديك مي كند: « وَمِن آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّن أَنفُسِكُمْ أَزْواجًا لِّتَسْكُنوا إِلَيْهَا ... » ( روم: 21 )، « وَجَعَلَ مِنها زَوجَها لِيَسكُنَ إِلَيها ... ». برخي مفسران، مقصود از لباس را در آيه 187 بقره، سكون و آرامش دانسته اند؛ همان گونه كه خدا شب را لباس ( مايه آرامش و سكون ) دانسته: « وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لباسًا » ( نبأ: 10)

و « هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ » (بقره: 187) به سكون و آرامشي كه با همسر حاصل مي شود، نيز اشاره دارد. يكي از بناهاي پر اهميت اجتماع، ازدواج و تشكيل خانواده است. در اين واحد اوليه اجتماعي، سنگ بناي تعليم و تربيت نهاده مي شود و انسان در عرصه ازدواج به آرامش و تكامل مي رسد.

 

2-3- حفظ نوع بشر

طبق بيان قرآن، ازدواج وسيله اي براي توليد و بقاي نسل در انسان و حيوان است: « جَعلَ لَكُم مِّن أَنفُسِكُم أَزْواجًا و منَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فيه» (شوري، 11) گرچه جمله « َيذْرَؤُكُمْ فيهِ » تكثير نسل انسان را بيان داشته است، در اين جهت، ميان انسان، چهارپايان و گياهان فرقي نيست. 

در جاي ديگري مي فرمايد: پروردگار، شما را از « نفس واحدي » آفريد و جفتش را نيز از او خلق كرد، و از آن دو، مردان و زنان بسياري را پراكنده ساخت: « ... وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرًا وَنِساء ... » (نساء: 1). در آيه 72 سوره نحل مي فرمايد: از همسرانتان براي شما فرزندان و نوه ها قرار داد، « وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً »

قرآن، بقاي نسل انسان و اجتماع مدني را به ازدواج منوط مي داند و روي آوردن به زنا و لواط را نابودكننده راه بقاي نسل مي شمارد: « وَلا تَقرَبواْ الزِّنى إِنَّهُ كَانَ فاحِشَةً وَساءَ سَبيلا » ( اسراء: 32 )، « أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبيل » (عنكبوت: 29)؛ زيرا با رواج راه هاي نامشروع، رغبت به نكاح كم مي شود؛ جاذبه اش از بين رفته و فقط بار تأمين مسكن و نفقه و به دنيا آوردن اولاد و تربيت آنان، باقي مي ماند. در نتيجه، آسان ترين راه هاي اشباع غرايز كه از راه نامشروع است، رايج مي شود و هدف بقاي نسل، رنگ مي بازد.

 

2-4- داشتن فرزندان صالح

يكي از خواسته هاي غريزي انسان، نياز فطري به پدر و مادر شدن مي باشد، و پاسخ به اين خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تأمين مي شود؛ زيرا اصل توليد و تكثير، از راه هاي غيرمشروع نيز ممكن است، ولي در سايه ازدواج، نسلي داراي اصل و نسب پديد مي آيد.

قرآن در آياتي، فرزند را زينت زندگي دنيا شمرده كه بيان گر رغبت انسان به داشتن فرزند و برقرار شدن رابطه پدر و مادر و فرزند است: « الْمالُ وَالْبَنونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا » (كهف: 46). داشتن فرزند به صورت ثمره ازدواج، با تعبيرهاي گوناگوني در قرآن آمده است. در آيه 223 سوره بقره از اينكه مي گويد: « نِسآؤُكُم حَرْثٌ لَّكُم فَأْتُواْ حَرثَكُمْ أَنَّى شِئْتُم... »

يادآور مي شود كه بكوشيد از اين فرصت بهره گيريد و با پرورش فرزندان صالح و شايسته كه به حال دين و دنياي شما مفيد باشد، اثر نيكي براي خود از پيش بفرستيد؛ «... وَقَدِمُواْ لأَنفُسِكُم ... » 

در آيه 187 سوره بقره پس از آنكه از آميزش با همسر سخن به ميان آمده است، مي فرمايد: «... وَابْتَغواْ مَا كَتَبَ اللّهُ لَكُم»، كه به نظر بسياري مقصود، طلب فرزند است. 

در موارد متعددي از قرآن، خداوند براي داشتن فرزند صالح، خوانده شده است. در آيه 189 اعراف از قول پدر و مادر نقل مي كند كه عرضه مي دارند؛ اگر فرزند صالح نصيبشان شود، شكرگزار خواهند بود: « دَّعَوَا اللّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَيْتَنا صالِحاً لَّنَكُونَنَّ مِن الشَّاكِرِين ... » 

در چند جا، درخواست حضرت زكريا (عليه السلام)، مطرح شده است كه از خداوند، فرزندي كه لياقت جانشيني او را داشته « ... فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا » (مريم: 5)، و مورد رضايت پروردگار باشد؛ « وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضيًّا »‌ (همان: 6) را خواسته است. در سوره آل عمران، پس از بيان شايستگي هاي مريم (عليها السلام)، او پروردگارش را مي خواند: خداوندا از طرف خود، فرزند پاكيزه اي نيز به من عطا فرما: « ... هَبْ لِي مِن لَّدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاء »

 

2-5- مودت و رحمت

از ديگر آثار ازدواج، مودت و رحمت است: « وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً ... » (روم: 21) آنچه در آغاز زندگي مشترك بين زن و شوهر، يگانگي برقرار مي كند و اثر آن در مقام عمل ظاهر مي شود، مودت است؛ ولي پس از گذشت زمان و رسيدن دوران ضعف و ناتواني، رحمت جاي مودت را پر مي كند. 

رحمت و مودت به تعبير قرآن، دو نشانه الهي و ضامن پايداري بناي زندگي و تداوم وحدت است. البته رحمت در همان آغاز زندگي نيز در زندگي نقش دارد. گاهي زحمات و خدمات بلاعوض و ايثارگرانه بدون هيچ گونه چشم داشتي حتي گاهي با برخورد سرد از طرف مقابل، از انسان سرمي زند. 

در اينجا براي حفظ نظام خانواده از خواسته هاي غريزي انسان، نياز فطري به پدر و مادر شدن برشمرده شده، و پاسخ به اين خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تأمين مي شود.

 

2-6- ارضاي غريزه جنسي

غريزه جنسي، نيرويي است كه در زن و مرد قرار داده شده و ازدواج، وسيله اي مُجاز براي اطفاي نيروي شهوت و پاسخي به اين غريزه خدادادي است:« وَالَّذِينَ هُمْ لِفُروجِهِم حافِظُون إِلَّا عَلى أَزْواجِهِمْ أوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيرُ مَلُومين » (مؤمنون: 5-6)

در حديث آمده است: ميان لذت هاي مادي و جسماني در دنيا و آخرت، هيچ كدام به پايه لذت زناشويي نمي رسد؛ سپس امام به آيه 14 سوره آل عمران استشهاد مي كند كه در ميان شهوات گوناگون علاقه به زن را مقدم داشته است: « زُيِّنَ للنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساء وَالْبَنينَ وَالْقَناطِيرِ الْمُقَنطَرةِ ...» 

در آيه 187 بقره مي فرمايد: خداوند مي دانست كه شما به خود خيانت مي كرديد و آميزش با همسر را كه ممنوع شده بود، انجام مي داديد؛ بدين سبب، ممنوعيت برداشته شد: « ... عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ ... »

اين آيه، به نياز غريزي جنسي اشاره دارد كه به رغم ممنوعيت شرعي، مردم به سوي آن كشيده مي شوند. البته اين امر نمي تواند انگيزه اصلي و هدف نهايي ازدواج باشد؛ زيرا غريزه جنسي در زن و مرد، دوره محدودي دارد و اگر غرض از ازدواج، فقط اين جهت باشد، بايد زوجين هنگام ناتواني جنسي، يكديگر را رها كنند يا زن و مردي كه توانايي جنسي خويش را از دست داده اند، هيچ گاه پيمان زناشويي نبندند.

 

2-7- بازداشتن از گناه

يكي از آثار ازدواج براي زن و مرد، ايجاد زمينه تقوا و دوري از گناهان است. با اشباع غريزه جنسي در زن و مرد، زمينه گناهان شهوت انگيز از ميان مي رود. اينكه در قرآن از كسي كه ازدواج كرده، به « مُحصن و محصنه » تعبير شده: « فَإِذَا أُحْصِنَّ » (نساء: 25)، به جهت اين است كه زن و مرد، با ازدواج در حِصن (سنگر) مستحكمي قرار مي گيرند و خود را حفظ مي كنند تا وسوسه هاي شهواني در آنان اثر نگذارد. 

ازدواج، زمينه گناهان ديگر را نيز از بين مي برد؛ زيرا پذيرفتن مسئوليت تأمين و تربيت اولاد، انسان را به استفاده بهينه از عمر وامي دارد و براي گناه و معاشرت هاي گمراه كننده جايي باقي نمي ماند. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: « من تزوج فقد احرز نصف دينه » ( بحارالانوار، ج100: 219 )؛ با ازدواج، نيمي از دين صيانت مي شود. 

در روايتي ديگر آمده است: بدترين مردم، كساني هستندكه در تجرد به سر مي برند. در تفسير آيه 187 سوره بقره؛ « هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ » برخي گفته اند: آن گونه كه انسان، با لباس از سرما و گرما و حشرات و آسيب هاي جلدي، محافظت مي شود، زن و مرد، با ازدواج، يكديگر را از گناه حفظ مي كنند. 

در آيه 28 سوره نساء، حكمت تشريع ازدواج اين گونه بيان شده است: « يُرِيدُ اللّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ ... »؛ زيرا پيروي از شهوات و در دام گناه افتادن، براي انسان، وزانت و سنگيني مي آورد و تشريع ازدواج و فراهم شدن امكان آن براي كسي كه نمي تواند با زنان آزاد ازدواج كند، از فساد و گناه جلوگيري مي كند و انسان از عواقب آن در امان مي ماند و اين نوعي توسعه براي انسان شمرده مي شود.

 

2-8- توسعه رزق

نگراني از تنگدستي، يكي از بهانه هايي است كه براي گريز از ازدواج، مطرح مي شود. قرآن، اين گونه به انسان اميدواري مي دهد: از فقر و تنگ دستي جوانان و مجردان نگران نباشيد و در ازدواج آنها بكوشيد، چراكه اگر فقير باشند، خداوند از فضل خويش، آنان را بي نياز مي سازد: « وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ ... » (نور: 32) برخي گفته اند: مفاد اين آيه، وعده خداوند به غنا و بي نيازي براي كساني است كه تشكيل خانواده دهند. 

رواياتي نيز اين معنا را تأييد مي كند. يكي از آثار ازدواج براي زن و مرد، ايجاد زمينه تقوا و دوري از گناهان است. در حديثي، امام صادق (عليه السلام) ترك ازدواج به سبب ترس از گرسنگي را سوء ظن به پروردگار دانسته است؛ زيرا پس از وعده قرآن به توسعه رزق، نگراني در اين زمينه، جز بدگماني به خدا نيست. 

با توجه به اينكه افرادي در جامعه، پس از ازدواج، نه تنها ثروتمند نمي شوند، بلكه بر فقرشان افزوده مي شود و اگر اين آيه، متضمن وعده خداوند باشد، خلف وعده لازم مي آيد و خلف وعده قبيح است. گروهي بر آنند كه براي وعده در اين آيه بايد معلق بر مشيت الهي در تقدير گرفته شود؛ يعني پس از ازدواج، اگر خدا بخواهد، آنان را بي نياز مي كند، چنانكه در آيه 28 سوره توبه، براي وعده الهي به غنا و بي نيازي به مشيت خدا تصريح شده است: « وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء ... » اشكال شده است: همان طور كه غنا و بي نيازي متأهلان، به مشيت منوط است، غنا و بي نيازي مجردها و كساني كه همسر ندارند ( بلكه هر پديده اي ) نيز به مشيت توقف دارد. پس اين چه وعده اي است كه خدا، براي ازدواج داده است؛ زيرا همان گونه كه متأهل ها، بر اثر مشيت الهي، به دو گونه فقير و غني تقسيم مي شوند، مجردها نيز چنين هستند و اتفاقاً اين وعده درباره مجردان در قرآن آمده است: « وَإِن يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللّهُ كُلاًّ مِّن سَعَتِهِ » (نساء: 130)

اگر وضعيتي پيش آيد كه زن و شوهر نتوانند با هم زندگي كنند و از هم جدا شوند، خداوند هر دو را با فضل و رحمت خود بي نياز خواهد كرد. پاسخ اشكال آن است كه بسياري از مردم خيال مي كنند، ازدواج و فراواني عائله، سبب فقر و تجرد، سبب پس انداز و ثروت مي شود. 

آيه درصدد آن است كه اين توهم را از دل ها بزدايد و غفلت از رزاق حقيقي را بردارد و به ما بفهماند كه گاه، بركت و فراواني، در مال انسان ( با وجود عائله مند بودن ) ايجاد مي شود و گاهي هم انسان (در عين كم عائله بودن و مجرد زيستن) هرچه مي كوشد، در معيشت او پيشرفتي حاصل نمي شود، افزون بر آنكه پذيرفتن مسئله تأمين زن و فرزند، در او مسئوليت پديد مي آورد. 

بنابراين، آيه « إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ » (نور: 32) بيان مي دارد كه گاهي با ازدواج، فقر از زندگي رخت برمي بندد، نه آنكه هميشه با ازدواج، فقر برطرف مي شود وگرنه اين آيه با آيه « وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا » تناقض مي يافت ( همان: 33 )

فخر رازي معتقد است كه آيه « إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ » در مقام وعده الهي نيست؛ بلكه مفاد آيه، آن است كه نبايد ترس از فقر، مانع ازدواج شود؛ زيرا مال فناپذير است و آنچه ارزش و بقا دارد، فضل خدا است كه بايد در پي آن بود كه از انباشتن ثروت بهتر است: « قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُواْ هُوَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ » ( يونس: 58 )

 

3- ازدواج و اهميت آن در اسلام

 

در فرهنگ معين « ازدواج رابطه اي حقوقي است كه براي هميشه يا مدتي معين، به وسيله عقد مخصوص بين زن و مرد حاصل شده و به آنها حق مي دهد كه از يكديگر تمتع جنسي ببرند » ( معين، 1382 ) 

در تعريفي ديگر « ازدواج و زندگي زناشويي يك پديده طبيعي قراردادي است » (مطهري، 1357) 

همچنين برخي ازدواج را فرايندي از كنش متقابل بين مرد و زن؛ برخوردي دراماتيك بين فرهنگ (قواعد اجتماعي) و طبيعت (كشش جنسي) و پيوندي دائمي ميان دو جنس مخالف ميدانند كه در چهارچوب رسمي و قانوني مجاز به برقراري مناسبات جنسي مي شوند. (رضوي و ديگران، 1381: 8 )

در تعريفي ديگر، ازدواج به عنوان نهاد و كانون اجتماعي ملهم از سه منبع قانون، عقايد اجتماعي و اعتقادات مذهبي بوده و مبتني بر شش نكته است:

1- ازدواج يك انتخاب شخصي آزاد است كه بر پايه عشق استوار مي شود؛

2- بلوغ و استقلال، نياز مسلم براي اقدام به ازدواج است؛

3- ازدواج، ارتباطي بين دو جنس مخالف است؛

4- در يك زندگي مشترك، مرد سرپرست بوده و تأمين معاش و محافظت از خانواده را برعهده دارد؛

5- وفاداري جنسي و تك همسري، انتظارات يك ازدواج مي باشند؛

6- ازدواج به طور طبيعي با تولد فرزندان همراه است. 

 

غير از آيات فراواني كه مسلمانان را در هر وضعيتي به همسرگزيني و ازدواج فرا مي خوانند، روايات بسياري نيز بر اين پيوند تأكيد دارند، تا آنجا كه امام صادق (عليه السلام) ترك ازدواج را از بيم فقر، سوء ظن به خداوند بزرگ مي خواند (كليني، ج5: 3)

امر ازدواج، به قدري از ديدگاه يگانه معبود هستي اهميت دارد كه در سوره نور آيه 32 فرموده: مردان و زنان بي همسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكار را، اگر فقير و تنگ دست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بي نياز مي سازد، خداوند گشايش دهنده و آگاه است. 

در آيه اي ديگر خداوند فرموده: از نشانه هاي خداوند اين است كه آفريد براي شما از جنس خودتان زوج هايي كه به وسيله آنها آرام گيريد.

آري، خداوند رسيدن مشروع زن و مرد را به يكديگر، از نشانه هاي خود معرفي كرده و آن را براي هر دو نفر موجب آرامش دانسته است. آرامش و فروكش شدن موج طبيعي غريزه در انسان جز از طريق مشروع ميسر نيست و اين طريق مشروع ازدواج است و پاسخي است به نداي فطرت. 

تعاليم اسلام نيز بر نكات فوق در ازدواج تأكيد دارد. اسلام ازدواج را قراردادي با شرايط ويژه مي داند و نسبت به ملل و اديان ديگر، براي مسلمانان در ازدواج شرايط بيشتري مقرر كرده است، هرچند ازدواج ساير فرهنگ ها را در ظرف و قالب خود به رسميت مي شناسد (كليني، ج1: 353) 

نكته دوم، استحكام اين قرارداد است. در قرآن از ازدواج به عنوان « پيماني محكم » ياد شده است (نساء: 21) وجملاتي كه در عقد ازدواج و هم زمان با آن از سوي يك طرف گفته مي شود و طرف مقابل نيز آن را مي پذيرد، نشان از استواري اين پيوند دارد (مجلسي، ج 100: 267-269)

برخي از اين جملات از متن قرآن گرفته شده و بر اين استوار است كه زن و مرد بايد به صورت مناسب و مطلوب به زندگي مشترك خويش ادامه دهند و در صورتي كه بخواهند از هم جدا شوند بايد با احسان و نيكي به يكديگر همراه باشند (بقره: 231)

در عين حال، پيمان زناشويي محكم ترين قرارداد اجتماعي است كه مي توان آن را ناشي از دوستي شديد و رحمت متقابل بين زن و شوهر دانست كه قرآن به آن اشاره كرده است (روم: 21)

اين دوستي، قوي ترين امري است كه فرد بر آن اعتماد كرده، والدين، خواهر و برادر و همه خانواده را رها مي نمايد و راضي مي شود با فردي كه نسبت خوني با او ندارد، زندگي كند و در سختي و آسايش با او شريك باشد. از نشانه هاي مهم خداوند در خلقت انسان، جذبه روان شناختي در وجود مرد و زن است كه مي پذيرند از نزديكان جدا شوند و فرد ناآشنايي را به همسري برگزيند تا مايه آرامش يكديگر شوند و رابطه دوستانه آنها از هر رابطه ديگر عميق تر گردد.

به نظر مي رسد، زن و مرد تنها در صورت اطمينان به عمق اين رابطه و گوارا بودن زندگي مشترك، به ازدواج رضايت مي دهند. اين پيمان فطري، بسيار محكم و امري وراي ارضاي جنسي است و اطمينان زن و مرد به يكديگر بيش از اطمينان افراد در هر رابطه ديگر انساني است. اين امور باعث مي شود ازدواج به پيمان محكمي تبديل شود .

 

4- نقش ايمان و اخلاق در تحكيم بنياد خانواده

خانواده يك واحد كوچك اجتماعي است كه با پيمان ازدواج زن و مرد آغاز مي شود و با توليد و تکثير فرزندان توسعه و استحکام مي يابد. جوامع بزرگ تر نيز از همين واحدهاي کوچک تشکيل مي شوند. بشر از آغاز، زندگي خانوادگي را به عنوان بهترين نوع زندگي برگزيده و در همه زمان ها و مکان ها بدان پايبند بوده و هست.

اين نوع زندگي از امتيازات انسان محسوب مي شود و فوائد گوناگوني دربردارد، از جمله اينکه زن و مرد را از پريشاني، بي هدفي و ولگردي نجات مي دهد و به خانواده وابسته و دلگرم مي سازد، آنها در کانون گرم و با صفاي خانواده، صاحب فرزند مي شوند. پرورش فرزندان و انس با آنان يکي از بهترين لذت هاي زندگي است.

اسلام براي تحقق اهداف ازدواج و تحکيم بنياد خانواده بر دو امر تأکيد دارد: يکي ايمان و ديگري اخلاق. به کساني که قصد ازدواج دارند توصيه مي شود که دين و اخلاق همسر خود را نيز منظور بدارند. مردي خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله، آمد و در امر ازدواج با او مشورت نمود، آن حضرت فرمود: « با زنان ديندار ازدواج کن تا خير فراواني نصيب تو شود » ( وسائل الشيعه، ج20: 50 )

علي بن موسي الرضا (عليه السلام) فرمود: « سودي بهتر از زن صالح و شايسته نصيب انسان نمي شود، زني که شوهرش را خشنود مي سازد و در غياب او از خود و مال شوهرش نگهداري مي کند » ( همان: 39 )

پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) فرمود: « اگر کسي از دختر شما خواستگاري کرد و دين و اخلاق او را پسنديديد، با او تزويج کنيد وگرنه فتنه و فساد بزرگي در زمين به وجود مي آيد » ( همان. 77 )

براي حسن رابطه بين زن و شوهر و بقا و استحکام بنياد خانواده و براي جلوگيري از اختلافات خانوادگي و وقوع طلاق نيز بهترين وسيله را رعايت ارزش هاي اخلاقي مي دانند و در اين رابطه توصيه هاي فراواني شده است.

اسلام، ازدواج را پيماني مقدس مي داند که ميان زن و مرد، به اعتبار اينکه دو انسان هستند، بسته مي شود و مهم ترين هدفش تأمين نيازهاي انساني و آرامش، سکون و انس زن و مرد به يکديگر است، حتي لذت جويي هاي مشروع جنسي و اشباع غريزه و توليد و پرورش فرزندان را نيز در راه تأمين هدف عالي انسان محسوب مي دارد.

قرآن کريم در اين رابطه مي گويد: « و از نشانه هاي خداست که براي شما از جنس خودتان همسراني بيافريد تا به سوي آنان آرامش بيابيد و در ميان شما محبت و دلسوزي قرار داد، همانا که در اين موضوع براي انديشمندان نشانه هايي است » (روم: 21) 

در آيه مذکور، انس و آرامش خانوادگي به عنوان ثمره ازدواج معرفي شده است و اين موضوع بسي برتر از امکان ارضاي مشروع غريزه جنسي است. در پيمان مقدس زناشويي، زن و مرد با تمام وجود به سوي همديگر جذب و متحد و يک دل مي شوند و در تمام ابعاد زندگي در خدمت يکديگر قرار مي گيرند، همچنين مأنوس و همفکر و هم راز و يک هدف مي شوند.

در آيه مذکور زندگي خانوادگي بر دو پايه نيرومند مودت و رحمت استوار شده است. يکي از پايه هاي ازدواج، مودت و علاقه زن و شوهر نسبت به يکديگر است، خوبي ها و نقاط مثبت يکديگر را مورد توجه قرار مي دهند و از صميم قلب همديگر را دوست مي دارند. هر يک از آنان، ديگري را نعمتي ارزشمند از جانب خدا و وسيله انس، الفت، آرامش و دلگرمي و شريک زندگي مي شمارد و از اين نعمت بزرگ قدرداني و سپاسگزاري مي کند.

پايه ديگر ازدواج که در اين آيه بدان اشارت شده، رحمت يعني مهرباني و دلسوزي است. هرگاه يکي از زوجين به نقصان و ضعف و نيازي در همسرش مواجه شد با ديده ترحم و دلسوزي به آن مي نگرد، فکر مي کند که او يک انسان است و انسان هم بي نقص نيست، چنانکه خودش نيز بي عيب نيست. دلش به حال او مي سوزد و سعي مي کند با نرمي و مدارا و از روي مهرباني و دلسوزي نقص او را در صورت امکان برطرف سازد و در صورت عدم امکان او را با همان حال مي پذيرد و نقصانش را ناديده مي گيرد و به زندگي ادامه مي دهد. لازمه رحمت و دلسوزي اين است که چنانکه خير و صلاح خود را مي خواهد در همه حال خواسته ها و تمايلات همسرش را نيز منظور بدارد و هرچه را براي خود مي خواهد براي او نيز بخواهد و همواره به فکر تأمين سعادت، آسايش و آرامش او باشد. قرآن مجيد در اين رابطه تعبير بسيار جالبي دارد و زن و شوهر را چنين توصيف مي کند:

« زنان براي شما لباس هستند و شما نيز براي آنان لباس هستيد » ( بقره: 187 )

لباس مجموع بدن انسان را با همه کمالات و نواقص و خوبي ها و بدي ها و زيبايي ها و زشتي ها دربر مي گيرد؛ از سرما و گرما و خطرها حفظ مي کند، بر زيبايي هايش مي افزايد و عيوبش را مي پوشاند. لباس نزديک ترين اشيا نسبت به انسان است و از جمله نيازهاي اوليه به شمار مي رود. زن و شوهر نيز نسبت به يکديگر بايد همانند لباس باشند، همديگر را با همه نواقص و کمالات بپذيرند. حافظ و نگهبان و آرامش بخش يکديگر باشند، بر زيبايي هاي هم بيفزايند و عيوب يکديگر را بپوشانند، رازدار و محرم اسرار باشند.

اسلام در مورد روابط بين زن و شوهر و زندگي خانوادگي چنين مي انديشد و آن را بر چنين پايه هايي استوار ساخته است. تشکيل چنين خانواده هايي در خور انسان است و سعادت جسماني و نفساني، دنيوي و اخروي او را تأمين مي کند. اگر بنياد خانواده بر پايه هاي ايمان و محبت و دلسوزي استوار شود، کانون خانواده گرم و باصفا مي شود و از کشمکش ها و اختلافات و طلاق و فروپاشي جلوگيري مي کند.

خيرانديشان بايد در ترويج و تبليغ چنين خانواده هايي تلاش و سرمايه گذاري کنند و بدين وسيله، از تزلزل و فروپاشي بنياد خانواده جلوگيري کنند. البته تنها با حمايت هاي قانوني نمي توان بدين هدف بزرگ رسيد و بنيان خانواده را بر پايه هاي محبت و دلسوزي استوار ساخت. بهترين وسيله براي رسيدن به چنين هدفي تبليغ و دعوت مردم به رعايت ارزش هاي اخلاقي است. چنانکه اسلام همين روش را انتخاب کرده و بر رعايت اخلاق در خانواده تأکيد فراوان دارد. از باب نمونه به گوشه اي از آن اشاره مي شود:

پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: « کامل ترين مردم از جهت ايمان کسي است که اخلاقش خوب تر باشد، و بهترين شما کساني هستند که نسبت به همسران خود خوش رفتار باشند » ( مجلسي، ج 71: 389 )

امام سجاد (ع) فرمود: «حق همسرت اين است که بداني خداي متعال او را وسيله آرامش و انس تو قرار داده و بداني که او نعمتي است از جانب خدا براي تو، پس او را گرامي بداري و با وي مدارا کني. گرچه تو نيز بر او حقي بزرگ داري، اما بايد نسبت به او دلسوز و مهربان باشي، زيرا در اختيار تو قرار دارد. بايد خوراک و پوشاک او را تأمين کني و اشتباهات و لغزش هايش را ببخشي»(همان، ج74: 5)

حضرت موسي بن جعفر (ع) فرمود: « جهاد زن در اين است که خوب شوهرداري کند » (وسائل الشيعه، ج20: 163)

همچنين اسلام عنايت ويژه اي به اخلاق دارد و رعايت ارزش هاي اخلاقي را براي سلامت خانواده و تحکيم بنيان آن ضروري و لازم مي داند.
منبع: سايت راسخون ، نويسندگان:دكتر كريم حمدي ،دكتر اسماعيل كاوسي،پيمان حسن پور

 
ست کیف و کفش عروس مدل کفش عروس کفش های مجلسی جدید مدل کفش دامادی

عشق حقیقی چیست؟

صفحه اصلی / مقالات / عشق /عشق حقیقی چیست؟

عشق حقیقی چیست

"عـشق یـعنی صبر و شـکیبایی، یعنی مهربانی؛
عشـق رنــگ حسد و مـباهات به خود نمی گیرد،
تکبر و غرور نمیشناسد، گستاخانه عمل نمیکند، به سادگی خشمگین نمی شود، و اشتباهات را بـدست فراموشی میسپارد. عشق
از بدیـها رنج میبـرد و با حقیقت شکوفـــا میشود.
مامن امنی برای ماواست، با خود امید و اطمینان
را به ارمغان می آورد و تا ابد جاودان باقی میماند،
عشق هیچ گاه مغلوب نخواهد شد."

قطعه بالا خصوصیات یک عشق حقیقی را به تصویر کشیده است. این خصوصیات در روح عشق های الهی به چشم می خورد. ما هم باید سعی کنیم تا از این تعابیر در عشق های زمینی بهره بگیریم. مشکل اساسی که امروزه بیشتر افراد با آن روبرو هستند این است که در روابط احساسی خود به هیچ وجه به دنبال یافتن ویژگی های "دوست داشتن واقعی" نیستند. در عوض همه به دنبال خصوصیات ظاهری، شهرت و ثروت طرف مقابل هستند. همانطور که می دانید این گزینه ها به هیچ وجه جزء مفروضات یک عشق حقیقی نبوده و به مرور زمان در روابط رنگ می بازند؛ به همین دلیل نباید معیار اصلی انتخاب خود را بر پایه گزینه های زودگذر استوار سازیم.

"عشق الهی با عشق زمینی متفاوت است. خداوند به دنبال چیزهایی که انسانها از روابطشان انتظار دارند نیست. مردم فقط به ظواهر امور اهمیت میدهند؛ اما خداوند به دنبال پاکی و معصومیت موجود در قلب انسانهاست."

عشق صرفاً بیان احساسات نیست و تنها در مقام عمل و در سایه اعمال از خودگذشتگی است که معنا پیدا می کند. البته بیان احساسات جزء لاینفک عشق ورزی محسوب می شود اما نمی توان بر روی آن به عنوان تنها معیار عاشقی حساب باز کرد. از خود گذشتگی حقیقی همیشه ما را به سمت عملی کردن گفته هایمان هدایت می کند و از این طریق می توانیم به عشق حقیقی دست پیدا کنیم.

"سعی کنید تا جایی که می توانید با زبان و گفته هایتان عشق نورزید بلکه با حقیقت اعمالتان دوست داشتن خود را منعکس کنید."

رابطه جنسی، عشق نیست!

ما یاد گرفته ایم که دوست داشتن و برقراری رابطه جنسی مشابه هم هستند. اما این مطلب صحت ندارد. رابطه جنسی امری است برای تکمیل ازدواج های قرادادی و تنها زمانی زیباست که پا را فراتر از حد و مزر تعیین شده آن نگذاریم، در غیر اینصورت به امری نکوهیده تبدیل می شود.

رابطه جنسی پیش از ازدواج

برقراری رابطه جنسی پیش از ازدواج در اکثر موارد چیزی جز رنج و ناامیدی را برای طرفین به همراه ندارد. در تمام کتابهای آسمانی به گونه ای به این مطلب اشاره شده است که وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند روح و جسم آنها یکی می شود و برقراری رابطه جنسی نیز حسن ختامی برای نمایش منتهای این پیوند و انسجام است. زمانیکه دو نفر پس از برقراری رابطه جنسی ارتباط خود را با یکدیگر قطع می کنند درست مثل این است که جسم و روحشان را از وسط به دو نیم می کنند. به همین دلیل هم هست که نوجوانان و جوانان به افرادی که بدنشان را در اختیار آنها قرار میدهند وابسته شده و نسبت به آنها ضعیف و آسیب پذیر می شوند. به راحتی میتوان دریافت که سکس پیش از ازدواج منظر صبر و شکیبایی نیست، مهربان نبوده و از شما محافظت نمی کند و خلاصه در یک کلمه اصلا عشق نیست.

تشخیص عشق حقیقی

ما تنها زمانی می توانیم معنای عشق حقیقی را در یابیم که به آن رسیده و با تمام وجود آنرا حس کرده باشیم. اگر وارد یک رابطه شویم که تمام خصوصیات عشق حقیقی را داشته باشد و خودمان نیز احساس کنیم که تا پایان عمر تمایل به ادامه ارتباط را داریم بعد تازه آن موقع است که می توانیم بگوییم حقیقتاً "عاشق" هستیم. ۳ نشانه که می تواند ما را به سمت چنین احساسی راهنمایی کند به قرار زیر است:

ما باید…

۱) رفتارمان مطابق با فرامین الهی باشد.

۲) کاملا با خودمان صادق باشیم.

۳) توانایی درک تعهدی که با عشق به میان می آید را داشته باشیم.

منبع:mardoman

 
چاقوی کیک سفره عقد تصاویر تزیین سینی حنا تزیینات خرید عروس تزیین نون و پنیر و سبزی سفره عقد

عشق و ازدواج یا تجارت

صفحه اصلی / مقالات / عشق / عشق و ازدواج یا تجارت

عشق و ازدواج یا تجارت

باید توجه نمود که جایگاه قوانین حقوقی در نظام خانواده چیست. اصل زندگی زن و شوهر در کنار یکدیگر، بر پایه قوانین حقوقی بنا نشده است. بلکه اصل و اساس زندگی مشترک، بر پایه مهر و محبت و عواطف بنا شده است. و قوانین خشک حقوقی، نباید سنگ بنای اصلی تصور شود. بلکه تنها به عنوان حفاظی در حاشیه قرار دارد.
مثل اینکه برای حفظ جان افراد در پشت بام ها، اصل و اساس، وجود حفاظ ها و نرده های اطراف نیست. بلکه احتیاط و مراقبت خود  افراد است. و حفاظ تنها برای موارد اضطرای بنا شده، تا اگر احتیاط و مراقبت موثر واقع نشد، آن ها کمک کار قرار گیرند.

برای نشان دادن محور بودن روابط عاطفی می توانیم زندگی حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) را مورد توجه قرار دهیم. در قوانین اسلام، زن وظیفه کار در منزل را ندارد و حتی می تواند برای شیر دادن به فرزند خویش نیز از شوهر، مطالبه مزد بکند. اما در الگوی عالی نظام خانوادگی در اسلام، حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) در ابتدای امر ازدواج تقسیم کار می کنند و امور منزل را حضرت زهرا(س) به عهده می گیرند. و همین نشان می دهد که آن قوانین محور و معیار نیستند. بلکه تنها برای جایی کاربرد دارند که روابط عاطفی نتوانسته مسائل را حل و فصل کند، در نتیجه باید از این ضوابط حقوقی مشخص استفاده کرد، تا نزاع ها سریع و بی درد سر فیصله یابد.

حتی در نزاع ها نیز باید حداکثر سعی به کار برده شود که از ضوابط خشک حقوقی جامعه استفاده نشود. مثلا زمانی که بین زن و شوهر نزاعی به وجود آمده، امر در وهله اول به دادگاه های اجتماعی احاله داده نمی شود. بلکه اگر خودشان نتوانستند مشکل را حل کنند، باید از فامیل آن ها استفاده کرد، تا همچنان روابط عاطفی مشکل گشا واقع شود:
«وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُریدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنَهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلیماً خَبیراً[ نساء/۳۵] اگر از اختلاف و كشمكش میان آن دو (زن و شوهر) بیم داشتید، پس داورى از خانواده مرد و داورى از خانواده زن بر انگیزید، كه اگر قصد اصلاح داشته باشند خداوند میان آن دو، سازگارى ایجاد مى ‏كند، كه همانا خداوند دانا و آگاه است.»

بنابراین با توجه به اینکه معیار اصلی روابط عاطفی است و قوانین حقوقی برای مواقع خاص کاربرد دارد، می یابیم که همین قوانین در جای خود بسیار ارزشمند هستند. چون طبق این قوانین، عدالت از جانب خدای متعال که علم بی نهایت دارد، بیان شده است.

منبع:  soalcity.ir

 
سفره عقد مدل سیلور تزیین شمع سفره عقد تزیین نون و پنیر و سبزی سفره عقد مدل کفش دامادی

هدف گذاری برای ازدواج

صفحه اصلی > ازدواج > هدف گذاری برای ازدواج

هدف گداری ازدواج

همه افراد در حیطه شغلی اهدافی را برای خود معین کرده و به واسطه آن میزان فروش و نهایتا بازدهی کلی سیستم را افزایش می دهند. این امر در حیطه اجتماعی نیز کاملا مشهود است؛ افراد و ارگانها برای رسیدن به نتایج موفقیت آمیز اجتماعی هدفگذاری انجام می دهند. باید توجه داشت که مسئله هدفگذاری به ویژه در سطح فردی از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.
 
تک تک افراد می بایست به منظور بهبود کیفیت زندگی خود اهدافی را برای خود معین نمایند. همه ما از ارزش تلاش برای رسیدن به اهداف با اطلاع هستیم، بدیهی است وقتی ذهن خود را بر روی موضوع خاصی متمرکز می کنیم، طبیعتا نتیجه بهتری می گیریم. حال چرا برای ازدواج هدفگذاری نکنیم؟
 

 
هدف مناسب
 
سال ها پیش نیما و فرنوش در سمیناری پیرامون مسئله ی ازدواج شرکت کرده بودند. در این سمینار نحوه ی هدفگذاری در زندگی و بالاخص ازدواج به آنها آموزش داده شد. از آن پس با بکارگیری تکنیک های هدفگذاری این دو نفر به موفقیت های چشمگیری در زندگی فردی و اجتماعی خود دست یافتند. فرنوش در این رابطه می گوید: " واقعا تنها با انتخاب این گزینه که می توانیم اهدافی را تعیین نماییم و سپس آنها را دنبال کنیم، شکل ازدواج و بطور کلی زندگی ما تغییر پیدا کرد".
 
تنظیم اهداف با همکاری دو جانبه به زوجین کمک می کند که رابطه خود را استحکام بخشند و به صورت ناخوداگاه مهارت های خود را در انجام کار تیمی برای رسیدن به هدفی خاص ارتقا بخشند. این امر به طرفین ارتباط کمک می کند که هم بهتر خود را بشناسند و هم یکدیگر را و این امر نهایتابه تکامل هر چه بیشتر طفین ختم خواهد شد. باید توجه داشت که در حین اتمام این پروسه مهارت های ارتباطی طرفین نیز تا حد بسسیار زیادی بهبود پیدا می کند چراکه هر یک از طرفین این فرصت را پیدا می کنند تا در مورد آرزوهای و رویاهای شخصی شان به بحث و گفتگو بنشینند.
 
فرنوش در ادامه اضافه می کند: "وقتی ما برای ازدواج خود هدف تعیین می کردیم، هر کس آزادانه می توانست نظرهای خود را مطرح کند و دیگری با گوش دادن به حرف های او ارزش و احترام خود را آشکار می ساخت. با این کار بسیاری از سوء تفاهم ها، جر و بحث ها و دلخوری ها از میان می رفت". انجام عمل فوق زوجین را در برابر یکدیگر مسئول و پاسخگو نگه می دارد.
 
تعیین اهداف برای ازدواج می تواند شما و شریکتان را در مسیر یکسانی قرار دهد، با این تفصیل می توانید دست در دست هم به جلو پیش روید. اما از کجا باید شروع کرد؟
 
 
مسیر تعیین اهداف
 
یک جلسه ملاقات بگذارید و در آن کلیه آیتم هایی که در اینجا شرح می دهیم را بدون هیچ گونه وقفه انجام دهید.
 
 
1- افکارتان را روی هم بریزید - محیطی را انتخاب کنید که هر یک از شما آزادانه و به دور از استرس به بازگو کردن آمال و آرزوهای درونی اش بپردازد. از یکدیگر بپرسید: "جالب نیست که اگر .....؟" برخی از ایده ها می توانند چیزی شبیه به شرکت کردن در کنفرانس های ازدواج، بازسازی آشپزخانه و یا پس انداز کردن پول برای به تحقق رساندن آن سفر رویایی که در ذهن دارید باشند.
 
2- منظور خود را واضح بیان کنید - نیما و فرنوش هر دو دوست داشتند تا زمان بیشتری را در کنار یکدیگر سپری کرده و از وجود هم لذت ببرند. فرنوش می گوید: "در جلسه ای که با هم داشتیم قرار شد هر پنجشنبه برای صرف نهار همدیگر را ببینیم و اگر قرار بود یک شب با هم بیرون برویم تاریخ آنرا از قبل در تقویم مشخص می کردیم"
 
آنها سپس با هم قرار گذاشتند که در آشپزی به هم کمک کنند، و در کارهای خانه از قبیل نظافت، شستشوی لباس ها، تعمیر کردن وسایل و غیره با یکدیگر همکاری و مشارکت داشته باشند تا هیچ کدام از آنها به تنهایی زیر بار مسئولیت های سنگین نرود. همچنین قرار گذاشتند تا اقساط خود را دو برابر پرداخت کنند تا پول خرید خانه ی آنها در عرض 10 سال تمام شود.
 
آنها در طی گفتگوهای متناوبی که با هم داشتند تصمیم گرفتند خرج های اضافی را کم کنند تا کل بدهی هایشان زودتر تمام شده و از نظر اقتصادی تحت فشار قرار نگیرند.
 
3- موارد مهم را یادداشت کنید - اگر اهداف خود را بر روی کاغذ بیاورید، خیلی راحت تر می توانید آنها را بررسی نمایید و بعدها هم گیج نخاهید شد. در لیست خود تاریخ نهایی انجام هر یک از کارها را یادداشت کنید تا بدانید برای انجام کاری خاص چقدر زمان دارید. سپس لیست مورد نظر را در جایی قرار دهید که همیشه جلوی چشمتان باشد. مثلا می توانید آنرا روی میزتان بگذارید یا به دیوار بچسبانید، داخل ماشین قرار داده و یا روی آینه اتاق خواب بچسبانید؛ اغلب زوج ها همین مورد آخر را انتخاب می کنند.
 
4- انعطاف پذیر باشید - آیا اهدافتان فاقد اصل واقع بینی هستند؟ آنها را باز بینی نموده و تجدید نظر قائل شوید. نیما بنا به تجربه های شخصی اش معتقد است: "اگر احساس می کردیم که به هیچ طریق قادر به رسیدن به هدفی خاصی نیستیم، آن را اصلاح می کردیم و هدف جدیدی را جایگزین آن می نمودیم."
 
5- به خودتان حکم ماموریت بدهید - راجر بولتون یکی از پیشگامان عرصه روانشناسی ازدواج و خانواده، اظهار می دارد: زمانیکه زوجین با هم ازدواج می کنند اصولا بدون اینکه هیچ برنامه مشخصی برای زندگی خود داشته باشند در روزمرگی ها غرق می شوند. او معتقد است که زن و شوهر باید برای خود "حکم ماموریت" خلق کنند. به عنوان مثال می توانند از خود سوال کنند که: "برای 30 سال آینده زندگی خود چه برنامه ای دارند؟" سپس با استفاده از حکم ماموریتی که صادر کرده اند، اقدام به تعیین اهداف کوتاه مدت و دراز مدت کنند.
 
6- نیم نگاهی به گذشته بیندازید - همچنان که در حال عملی کردن اهداف خود هستید و به جلو پیش می روید، هرزگاهی چند نگاهی به گذشته بیدازید و ببینید تا کنون چطور عمل کرده اید و بازدهی شما چگونه بوده است. فرنوش و نیما روز اول سال را به عنوان روزی انتخاب کرده اند که در آن کنار هم می نشینند و کلیه کارهایی که در طول یک سال گذاشته انجام داده اند را بررسی می کنند. روز اول مهر مجددا میزان پیشرفت خود را بازبینی نموده و اگر لازم دانستند تغییراتی را دربرنامه ریزی خود قائل می شوند.
 
زمانیکه با تلاش و کوشش فراوان به امیدها و آرزوهای خود جامه ی عمل می پوشانید به خودتان استراحت بدهید و از کامیابی هایتان نهایت استفاده را ببرید. می توانید با صرف شام در رستوران و یا یک مسافرت کوتاه مدت خودتان را تشویق کرده و برای تلاش های آتی آماده کنید. جشن گرفتن موفقیت ها سبب می شود که شما انرژی و دلگرمی لازم برای ادامه راه را پیدا کنید.
 
اگر هم به مانعی برخورد کردید و نتوانستید مطابق با آنجه از قبل برنامه ریزی کرده بودید پیش بروید، جای هیچ نگرانی وجود ندارد. تسلیم نشوید و مجددا همه چیز را از سر بگیرید. این بار ابتدا مطمئن شوید که اهدافتان واقع بینانه و قابل دست یابی هستند. سعی نکنید همه چیز را یکمرتبه بدست آورید. حتی اگر بتوانید به بخشی از اهدافی که برای خود لیست کرده اید دست پیدا کنید، باز هم جای امیدواری وجود دارد چراکه موفقیت های بیشتری نسبت به گذشته بدست آورده اید. به تلاشی که در این زمینه انجام داده اید افتخار کنید.
 
نتیجه ای که شما با انجام این امر به آن می رسید، قابل ستایش است: ارتباط محکمتر، انتقال آسانتر مفاهیم، صمیمت بیشتر، تکامل، و نهایتااحساس رضایت هنگام نگاه کردن به موفقیت های بدست آمده.

منبع:www.beytoote.com

 
سفره عقد مدل سیلور تزیین شمع سفره عقد تزیین نون و پنیر و سبزی سفره عقد مدل کفش دامادی

الگويي براي انتخاب همسر

الگويي براي انتخاب همسر

 ما براي خيلي چيزها الگو داريم ولي الگويي براي انتخاب همسر نداريم؛ اينکه بدانيم چطوري با کسي که انتخاب مي کنيم حشر و نشر بيشتر و بهتري داشته باشيم. اجازه بدهيد اينکه چه موردهايي براي ازدواج مناسب هستند را يک بار با هم مرور کنيم.

ما براي خيلي چيزها مثل سفر و خريد الگو داريم ولي الگويي براي انتخاب همسر و الگوهاي ارتباطي نداريم؛ اينکه بدانيم چطوري با کسي که انتخاب مي کنيم حشر و نشر بيشتر و بهتري داشته باشيم.

وقتي در يک مهماني کسي آشنايي و علاقه مندي نشان مي دهد يا يکي خانم الف را به خانم ب معرفي مي کند، بايد ديد که بعد از اين مرحله چه اتفاقي مي افتد که دوستي آنها بيشتر مي شود. نکته اين است که اين حالت خيلي کم اتفاق مي افتد، حتي براي دو نفر با چنين مشخصاتي. کمي به خاطرت چند سال گذشته تا مراجعه کنيد، ببينيد چند وقت يک بار يک فرد جديد به جمع دوستانتان اضافه مي شود.

معمولا هر دو سال يا سه سال يک بار؛ که آن هم تازه در مورد آدم هاي برونگراست که ارتباط خوبي با ديگران برقرار مي کنند. وقتي در مورد همجنس که خيلي از نگراني ها و تابوهاي اجتماعي وجود ندارد، تا اين حد تبديل شدن يک رابطه دوستانه اوليه به يک رابطه مداوم به سختي اتفاق مي افتد، طبيعي است که به همان ميزان در ارتباط با يک غيرهمجنس، چه به عنوان يک همکار يا براي ازدواج کار دشوارتر است.

براي حل اين مساله بايد به اين سوال پاسخ بدهيم که ما چه الگويي براي ارتباط موثر با ديگران داريم؟ سوالي که يک جواب ساده دارد: «نداريم». وضعيتي که کار را براي انتخاب و ازدواج پيچيده تر مي کند و ما را با آدم هايي مواجه مي کند که هميشه از پيدا نشدن موقعيت گله دارند، مثل ماهيگيري که وقت ماهيگيري حواسش به گوشي موبايلش است!

اجازه بدهيد اينکه چه موردهايي براي ازدواج مناسب هستند را يک بار با هم مرور کنيم، شايد به يک توافق جمعي برسيم.

چه موردهايي خوب نيستند؟

آدمي که هرج و مرج عاطفي دارد، يا آدم شلي که هنوز توجه مردان و زنان به نظرش خيلي بزرگ ديده شود. اين دومي هنوز بچه است، چون اين حالت تا حدي طبيعي است و لزوما جاي اشکال نيست. شما ممکن است از توجه خوشت بيايد اما اگر قرار باشد آدم با کوچکترين اتفاق و توجه جنس مخالف اشتغال ذهني پيدا کند، معلوم نيست که در آينده، حتي بعد از ازدواج با بهترين گزينه ممکني که در نظر دارد، چه اتفاقي برايش بيفتد.

همچنين، آدمي که اين اختلالات را داشته باشد، دردسرساز و حتي خطرناک است: خودشيفتگي، مهرطلبي مفرط، خودکم بيني، کمال طلبي افراطي و ...؛ نکته مهم اينکه، بعضي وقت ها در يک موقعيت اجتماعي از کسي خوشمان مي آيد؛ مثلا همکاري که شرايط کاري خوبي با او داريم، ولي اين دليل نمي شود او همسر خوبي هم براي ما باشد.

البته با يک احساس خوب جلو رفتن بهتر از خنثي جلو رفتن است ولي خطر اين است که فکر کنيد چون او مثلا در محيط کار خيلي آقا و جنتلمن است، در زندگي هم همين است. در صورتي که ممکن است در زندگي خيلي انسان بي مبالاتي باشد. در واقع، ممکن است او آدم خوب موقعيت مشترک باشد، نه زندگي مشترک.

يک نکته کنکوري هم اينکه، مورد بد، کسي است که مجردي خوبي ندارد. قدرت نه گفتن ندارد و آدم هدفمندي نيست. در کار و اشتغال و ساير جنبه هاي زندگي بازنده است. او هر چه در رابطه هاي قبلي باخت بيشتري داشته باشد، چون از نظر عاطفي زخمي است، خطرناکتر است.

غير از اين، ممکن است فقط آدم تک بعدي موفقي باشد. حالا اين تک بعدي بودن مي تواند مالي، تحصيلي، ارتباطي و ... باشد. آدم هايي فکر مي کنند الزاما اين وضعيت قدرت است اما اينطورنيست. توان مهارتي ارتباطي خوب است ولي به اندازه. آدم شلوغ و پري ارتباطي که باعث بشود ارتباط زيادي با مردان و زنان مختلف داشته باشي، سرشلوغي عجيبي برايتان ايجاد مي کند و اين به احتمال زياد باعث مي شود شما آرامشي در ازدواج نداشته باشيد و مورد خوبي نباشيد!

مورد خوب براي من چه کسي است؟

اجازه بدهيد نااميدتان کنم، مورد خوب وجود ندارد! مگر اينکه معلوم کنيد شما خودتان چه کسي هستيد. مثلا يک دختري ازدواج کرده و به انسان غرغرو و بداخلاقي تبديل شده، ولي همين دختر با آدم ديگري خوش اخلاق و خوش برخورد و مهربان است.

واقعيت اين است که اين خانم هر دوي آنهاست. مورد خوب کسي است که دکمه هيولا شدن ما را نزند. ما در بحث سايه هاي شخصيت مي گوييم هر کسي يک هيولايي دارد. يکسري آدم ها هيولاي ما را بيدار مي کنند. گرچه ما خودمان هم بايد خوددار و خويشتن دار باشيم که اين هيولا را اسير کنيم.

اين هيولا ممکن است جنبه ميل به خيانت، عصبانيت يا ... هر چيز ديگري باشد. شايد بپرسيد اصلا مورد خوب با اين همه ويژگي پيدا مي شود؟ جواب هماني است که گفتيم. بايد مورد به مورد و دوطرفه بررسي کرد.

بايد ديد اين دختر خوب در شرايط زندگي پسر من و در مواجهه با او خوب هست يا نه؟ همه چيز بستگي دارد به اينکه او در چه محيطي قرار بگيرد. مثل مواد شيميايي که در محيط هاي متفاوت، عملکردهاي مختلفي دارند. بعضي آدم ها وقتي در زندگي ما هستند شاعر و لطيف مي شويم، حالمان خوب مي شود. يعني آن آدم دکمه خوبي هاي ما را زده ودست روي حالت هاي خوب ما گذاشته. وسواس و کمال گرايي در اين زمينه بحث خطرناکي است. جمع بندي اينکه بايد مورد خوب و مورد خوب من با هم جمع بشود.

بعد با او معاشرت کنيم و صحت و سقم اين خوب بودن را بسنجيم؛ چرا که ازدواج يک خاصيتي دارد که از آدم ها اسطوره زدايي مي کند. شما با بهترين شخص هم که ازدواج کنيد، بعد از شش ماه برايتان عادي مي شود. ازدواج مجاورتي را فراهم مي کند که چيزهاي خوبي دارد، مثل فهم همديگر. مثلا اينکه تو دنياي همسرت را ?? درصد مي فهمي، با ذکر اين نکته ضروري که اقتضاي همسر بودن اين است که تا حدودي همديگر را نفهميد. انتظار بيش از اين ممکن است خطرناک باشد.

همه اينها تاکيد مي کند که بايد در مورد خودمان فکر کنيم و ببينيم چه مي خواهيم؟ شايد تعاريف کلي مورد خوب براي شما فاجعه باشد؛ چرا که ازدواج آن چهره زيباي دست نيافتني را از بين مي برد. به اين علت، مورد خيلي خوب هم بعد از يک مدتي معمولي مي شود.

بعضي آدم ها عرضه و جنبه يک مورد معمولي بودن و داشتن يک چنين موردي را ندارند. کسي که ازدواج خيلي برايش گنده است، خود به خود مورد ازدواج هم برايش خيلي مهم مي شود. بنابراين سقوط احتمالي اش هم خيلي برايش خطرناک و پرريسک مي شود.

کسي که کوچک است، ازدواج را يک فرصت و تغيير فاز در زندگي مي داند، در حالي که ازدواج فقط همراه شدن با يک نفر ديگر است. کسي مثل خود ما که بلد نيست معجزه بکند. اينطوري هم نيست که داشتن قيافه زيبا براي همه مورد خوب باشد. ممکن است قيافه مورد خوب شما معمولي باشد اصلا بايد جنبه چيز خوب داشت. پول خوب است ولي يکي را خوشبخت مي کند و کسي که جنبه اش را ندارد، بدبخت.

چه موردهايي خوب هستند؟

موردي که در زندگي در مجموع آدم چند عرصه اي باشد. کسي که نسبتا تعادل دارد. کمي دنياي درس، کمي دنياي کار، کمي دنياي کتاب و ... را تجربه کرده باشد و تعادل و هدف داشته باشد. انساني که فقط به ازدواج به تنهايي فکر نکرده باشد. فقط فکر نکرده باشد به زن بودن و شوهر بودن. به پدر و مادر شدن فکر کرده باشد، به همه چيزهاي ديگر آينده مشترک، کسي که براي زندگي اش نقشه داشته باشد. کسي که در خانواده خيلي از او انتقاد نشده باشد.

در عين حال، جذابيت داشته باشد. توي ذوق نزند. رفتارهايش از جنس حيا باشد. اين مورد به پرحرفي و کم حرفي هم نيست، به اين است که بداند چه حرفي را چه وقت و کجا به طرف مقابل بزند. کلا اهل ايمان بودن خوب است. بايد حداقل خصلت هاي معنوي و اخلاقي را داشته باشد و از همه مهمتر، وسواس رفتاري نداشته باشد. اجازه بدهيد تعريف «مورد خوب» را کمي اختصاصي کنيم.

مورد خوب مردانه: داشتن رشد اجتماعي متوسط به بالا، تا حدي شرايط اشتغال و درآمد، سن حدود 25 سال. (البته اين نظر من است.) کسي که بند نافش را از پدر و مادر بريده و استقلال داشته باشد. به بهانه احترام، از پدر و مادر اطاعت بي چون و چرا نداشته باشد. کمي از محل خودش بيرون آمده باشد و تجربه زندگي داشته باشد.

مورد خوب زنانه: از عالم دخترانگي فاصله گرفته باشد. به جاي اميدهاي وهمي و خيالي، اميدهاي واقعي داشته باشد. تا حدي استقلال اقتصادي و اجتماعي داشته باشد. دخترهايي که خيلي استقلال فردي دارند، سازگاري زناشويي با آنها آسان نيست.
معرفي مورد خوب و مورد بد براي ازدواج!
چگونه يک رابطه براي زندگي مشترک سر مي گيرد

واقعيت اين است که ما به طورمثال براي سفر، مي توانيم چند الگو داشته باشيم؛ يکي اينکه در تور ثبت نام کنيم که هم خوش مي گذرد و هم همه کارها را خودشان انجام مي دهند. دوم اينکه خودت برنامه ريزي کني و مقصد و راه را مشخص کني و ...؛ حالا اگرج کسي بگويد اتوبوسي برو و فقط به اندازه رفتن و رسيدن به مقصد پول ببر و براي بازگشت پولي نداشته باش و فقط از خلاقيت خودت براي جور کردن راه برگشت استفاده کن، اين حالت سوم براي همه ترسناک و سخت است.

حالا ما براي انتخاب همسر هم چند سبک داريم؛ يکي اينکه پدر و مادر کسي را انتخاب کنند و به خواستگاري برويم. در اين شرايط براي اولين بار طرف را مي بينيد و اگر خوشتان آمد چند جلسه ديگر هم ادامه پيدا مي کند و بعد در پروسه هاي نامزدي و ازدواج قرار مي گيرد.

اين مراحل براي باز شدن يخ بين دو طرف و آشنايي بيشتر انجام مي شود اما براي با هم آغاز کردن وبا هم ماندن هنوزسبک هاي قابل قبول براي همه به دست نيامده. کاري که نياز به اختراع ندارد. شايد به طور مثال، به اين بيت شعر از شاهنامه حکيم فردوسي در توصيف يک همسر خوب توجه بيشتري بکنيم: «دل آراي و با راي و با ناز و شرم / سخن گفتن خوب و آواي نرم»

ريزه کاري هاي ارتباط در محيط دانشگاهي

بررسي يک «مورد» دانشگاهي

رفتار گروه هاي تک جنسيتي در محيط هاي مختلط در مقايسه با محيطي با جنس موافق تفاوت مي کند. رفتارها ملايم تر و اجتماعي تر مي شوند. اگر در محيط هاي صرفا مردانه دقت کنيد، مي بينيد که محيط هاي خشني هستند. اين موضوع براي محيط هاي زنانه هم صادق است اما در محيط هاي مختلط، خانم ها و آقايان به آرامي و ملايمت در کنار هم کار مي کنند.

مشکلي به نام شناخت هاي ناقص

اين خوب است که هر دانشجويي در مورد ابعاد ذهني و شخصيتي جنس مخالفش بررسي و مطالعه کند. اين کار با پرس و جوها و آمارگيري هاي دبيرستاني ها اشتباه نشود. من به عنوان يک دختر در دانشگاه فرصت دارم بفهمم مردها در چه تيپ هايي هستند و چه خصوصيات و عاداتي دارند بدون آنکه وارد فضاهاي گارد شوم.

البته ممکن است شناخت هايي هم حاصل شود اما اين شناخت ها اکثرا ناقص هستند چونه منحصر به کلاس و دانشگاه است. بر اساس همين شناخت هاي ناقص ارتباط هايي سر مي گيرد که هر دو طرف به همان ميزان آسيب مي بينند.

موضوع اول در شناخت، اول مشاهده گري است. ما اول بايد خوب مشاهده کنيم و اگر دچار پس لرزه يا زلزله شديم، هضمش کنيم. مثلا متوجه شويم جذاب نيستيم و ديده نمي شويم. خيلي از پسرهاي دبيرستاني با فهميدن اين موضوع پرخاشگر مي شوند. بعضي افراد هم پي شعر و شاعري مي روند و منزوي مي شوند. ترم هاي اول دانشگاه فرصت خوبي براي روانشناسي جنس مخالف و مقايسه مطالعات با واقعيات است.يک چهره روتوش شده داريم

از جنبه اي ديگر، موقعيت استادان موقعيت برتري است و چهره اي که دانشجويان از استادانشان مي بينند، چهره خيلي روتوش شده اي است. بنابراين بعيد نيست که علاقه مندي يکطرفه اي بينشان ايجاد شود. روابط معلم و شاگرد يک فرزند دارد و آن رشد دانشجو است.

اين فرد نبايد به وسيله يکسري علاقه مندي هاي شخصي سقط شود. موقعيت آن استاد بايد تفکيک شود. دانشجو با جايگاه و سواد آن استاد طرف است نه با شخصيت فردي او. گاهي دانشجو جذب قاطعيت آن استاد مي شود، يا در سطح خيلي پايين تر جذب چهره آن استاد مي شود. از نشاني هاي اين علاقه، به هم ريختگي، اشتغال ذهني، حضور مدام در کلاس آن استاد و گفت و گوهاي خيالي و خيلي نشانه هاي ديگر است.

اگر رابطه ايجاد بشود، بعد از چند ماه به هم مي ريزد. چون نه تو ديگر آن دانشجويي هستي که بلد نباشي، نه او استادي هست که هميشه آنقدر بلد باشد که تو را شاگرد خودش نگه دارد. مشکل دوم اين است که بقيه افراد وقتي متوجه اين موضوع مي شوند، احساس خيانت بهشان دست مي دهد، در حالي که اينطور نيست اما اين احساس به هدف اصلي آن کلاس ضربه مي زند.

برعکس اين موضوع، يعني شيفتگي استاد به شاگرد هم وجود دارد. معلم ها فرعون هايي هستند در سرزمين هاي کوچک. من در جايي قرار دارم که همه به من نياز دارند. به آنها درس و نمره مي دهم و بالاخره اين موضوع خلأهايي از شخصيت من را پر مي کند.

خيلي اوقات تجربه قدرت به انسان اين حس را مي دهد که افراد زير قدرتش را به خود وابسته نگه دارد. زياد ديده شده که استادان ميانسال براي ترس از پيري و نگراني از دوران جواني با دانشجويانشان ارتباط صميمي تر از معمول برقرار کنند.

&nbsp همشهري جوان
 

 

عشق بعد از ازدواج را چگونه حفظ کنیم؟

صفحه اصلی / مقالات / عشق / عشق بعد از ازدواج را چگونه حفظ کنیم؟

عشق بعد از ازدواج

عشق بعد از ازدواج را چگونه حفظ کنیم؟

عشق بعد از ازدواج به عقیده ی خیلی از زوجین طعم دیگری از عشق را در خود دارد که متاسفانه با یک سری اشتباهات نادانسته آن را از دست می دهند. در ادامه توصیه هایی برای حفظ عشق بعد از ازدواج برایتان داریم که می خوانید.

حتما همه شما زوج های عزیز می دانید که اگر برخی از مسائل پیش پا افتاده را ندید گرفته و از کنار انها راحت بگذرید مشکلات زندگی شتان کمتر خواهد شد و عشق محکم شما حفظ می شود.

چرا بعضی افراد تازه ازدواج کرده با وجود اختلافات زیاد نهایتا به تفاهم می رسند، اما زوج هایی که روزی عاشق یکدیگر بودند و دوری از همدیگر را حتی برای یک لحظه طاقت نمی آوردند تا این حد از یکدیگر منزجر و متنفر می شوند.

واقعیت این است که هر ازدواجی با شرایط پرتنشی مواجه و همین شرایط موجب می شود جوهره زوجین محک بخورد. سازگاری با دیگری، شروع شغل جدید، تولد اولین فرزند، ارتباط با افراد جدید و بیماری یکی از زوجین نمونه هایی از این شرایط و موقعیت های تنش زا​ست. نکته مهمی که در شروع ازدواج بیش از همه اهمیت دارد این است که تفاوت ها را بپذیریم و اصول ارتباطی موثر را رعایت کنیم. به دلایل زیستی و فرهنگی ما هرگز نباید انتظار داشته باشیم جنس مخالف ما را کاملا درک کند. با قدردانی و احترام به نبود شباهت های اساسی است که دوجنس مخالف می توانند همزیستی و وحدت هماهنگ و زندگی مشترک پایداری داشته باشند.

قانون هایی مهم برای رابطه صحیح

درباره احساسات و عواطف واقعی تان با همسرتان صادق باشید: زمانی که درباره احساسات و عواطف درونی خود صداقت نداشته باشیم، روابط ما دستخوش ناملایمات روحی و اخلاقی می شود. فیلم بازی کردن، تظاهرکردن، پنهانکاری ها و حتی دروغ گفتن ها نشانه های عدم صداقت در یک زندگی زناشویی است.

 همسرتان را دوستدار تفکر و ذهنیت خود کنید: جذاب ترین بخش از وجود زنان و مردان را فکر و ذهنیت آنها تشکیل می دهد. پس سعی کنید همسرتان را عاشق تفکر و ذهنیت خود کنید و هر گز از ظاهر و اندام خود برای شیفته کردن وی استفاده نکنید؛ چراکه این امر، واهی و زودگذر است و با گذشت زمان و پیر شدن از جذابیت ها و زیبایی هایتان کم می شود.

 از نظر عاطفی ـ احساسی سخاوتمند باشید و هرگز خساست به خرج ندهید: سخاوت احساسی ـ عاطفی به این معناست که شما بدون هیچ گونه قید و شرطی آزادانه عشق، محبت و قدردانی و تشکر خود را به همسرتان ابراز کنید. البته منظور این نیست که هر پنج دقیقه یکبار قربان صدقه او بروید، بلکه باید سنجیده و مناسب سخاوت خود را نشان دهید.

 به همسرتان تعهد روحی ـ قلبی داشته باشید، البته این تعهد باید دوجانبه باشد: به خاطر داشته باشید مراسم ازدواج باشکوه، حلقه الماس، شیک ترین لباس عروسی​ یا دامادی هیچ کدام نمی تواند به شما در داشتن یک ازدواج موفق و شاد کمک کند و تنها تعهد احساسی ـ عاطفی است که زندگی مشترکتان را تا پایان عمر ضمانت می کند.



 

چگونه با همسرتان گفتگو کنید که موثر باشد؟

تجربه مشاوران خانواده نشان می دهد ۵۰ درصد زوج هایی که برای درخواست کمک می آیند، مشکل اصلی شان را عدم ارتباط و گفت وگو با همسر خود می دانند. وقتی پس از ازدواج ما ارتباط برقرار نمی کنیم، جریان زندگی را بند​ و مرداب راکدی از احساس ترحم به حال خود به وجود می آوریم. ما احساس تنهایی می کنیم، زیرا تنها هستیم. ما همسرمان را کنار گذاشته ایم و از زندگی با هم سر باز می زنیم. شاید هنوز با هم در یک خانه زندگی می کنیم، اما به صورت دو انسان تنها زندگی می کنیم، نه یک زوج واحد. خیلی ها در زندگی مشترکشان تنها و بی ارتباط هستند و این تنها بودن اصلا خوب نیست.

بر خلاف رویاهای دور و درازی که پیش از ازدواج داشتیم، ارتباط و گفت وگو به صورت خودکار و طبیعی به وجود نمی آید. از سوی دیگر برخلاف آنچه بعضی زوج ها تصور می کنند، ارتباط برقرار کردن غیرممکن نیست. چنان که ما بخواهیم با هم یکی شویم و از آن احساس گرم زندگی که عمیق ترین لذت و رضایت خاطر انسان است، بهره مند باشیم باید ارتباط درست برقرار کنیم. تا زمانی که به یکدیگر اعتماد و با هم ارتباط برقرار نکنیم نمی توانیم همدیگر را بشناسیم و احساس خوبی داشته باشیم. هم حرف زدن و هم گوش کردن برای ارتباط موثر لازم است. هریک از ما ممکن است یکی از این دو هنر را بلد نباشیم، اما با آموختن آنها می توانیم ارتباط برقرار کنیم. مطمئنا تا زمانی که هر دو طرف در زندگی مشترک تصمیم نگیرند باهم ارتباط برقرار کنند ازدواجشان به موفقیت نمی رسد. در اینجا به برخی موانع مهم در برقراری ارتباط موثر پس از ازدواج می پردازیم:

نداشتن اعتماد به نفس یکی از زوجین:

نداشتن عزت نفس یکی از بزرگ ترین موانع ارتباط پس از ازدواج است. خیلی از ما بنا به دلایلی با احساس بی کفایتی بزرگ شده ایم. مدام به شکست هایمان فکر می کنیم و موفقیت هایمان را بسختی به یاد می آوریم، در برخورد با هر کس احساس خطر می کنیم. بنابراین وقتی ازدواج می کنیم از ترس طرد شدن یا شکست خوردن عقایدمان را مطرح نمی کنیم غافل از این که نداشتن اعتماد به نفس بیش از هر عامل دیگری عوارض اختلال روانی را ایجاد می کند و یکی از مهم ترین عوامل افسردگی در زنان است. مسلما شما نقطه ضعف هایی دارید، حتما شکست هایی هم خورده اید، اما نقطه قوت هم دارید و می توانید در بسیاری زمینه ها موفق شوید. در هر کاری نهایت تلاش خود را به کار گیرید. از تمام قابلیت هایتان استفاده کنید و نگران چیزهایی که خارج از کنترل شما هستند، نباشید. اگر همسرتان اعتماد به نفس ندارد و دوستش دارید به او نیز کمک کنید تا گذشته را بپذیرد و روی آینده تمرکز کند. به کمک محبت و توجه می توانید اعتماد به نفس همسرتان را بالا ببرید، این عمل شما یعنی پذیرش، عشق، درک و تشویق. با این کار در واقع جهت را به او نشان می دهید و این کار به جای یاس و نومیدی، نگرش مثبت را می نشاند و این یعنی رشد در زندگی مشترک.

نمی خواهیم همسرمان را برنجانیم: خیلی از زن و شوهر ها به خاطر این که همسرشان را نرنجانند از ابراز عقیده شان خودداری می کنند. آنها فکر می کنند اگر صادق باشند، همسرشان ناراحت می شود. با این کار ما به یکدیگر مثلا مهربانی می کنیم. انگار که بچه هستیم. شاید تصورمان درست باشد، اما اگر قرار باشد مثل بزرگسالان با هم رابطه برقرار نکنیم چطور می توانیم با این طرز برخورد، بالغ شویم؟ البته منظور این نیست که به بهانه صداقت تمام احساسات منفی و دق دلی هایتان را برسر همسرتان خالی کنید. هدف این است​ حقیقتی را که وجود دارد با عشق و محبت بگوییم. هدفمان رشد رابطه است نه ویرانگری. این نکته مهم را هم به یاد داشته باشید. شما نباید بیش از اندازه و به صورت افراطی از همسرتان حمایت کنید چون ممکن است بعد به ضررتان تمام شود.

خودخواهی یکی از همسران: خودخواهی در زندگی زناشویی یکی از موانع ارتباط و وحدت همسران است. ما ذاتا تمایل داریم به جهت مخالف برویم «نظر من همیشه درسته، فکر نمی کنی نظر تو اشتباهه». نقطه مقابل خودخواهی، عشق ایثارگرانه است که بزرگ ترین هدیه است که می توانیم به همسرمان بدهیم، اما تا زمانی که دست از خودخواهی مان بر نداریم این کار غیرممکن است. در رابطه با خودخواهی همسرتان شما صد درصد موفق نمی شوید آن را از بین ببرید، اما کار مهمی که می توانید انجام دهید این است که در رابطه با خودخواهی خودتان کاری کنید که برای همسرتان سرمشق شوید چرا که بیشتر ما به الگوی عشق و محبت پاسخ مثبت می دهیم.

 عصبانی بودن یکی از طرفین: مسلما خشم و عصبانیت مانعی بر سر راه ارتباط است. وقتی کسی عصبانی است، برقراری ارتباط با او اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار است. خشم اگر درست کنترل شود می تواند حوزه ای از رابطه تان را که محتاج توجه است، آشکار کند. اگر در رابطه تان یکدفعه دچار خشم شدید یا احساس کردید همسرتان از کوره در رفته، وقتی آرام شدید برگردید و دوباره درباره مشکل مورد بحث با همسرتان گفت وگو کنید. اگر بگذارید خشم شما را کنترل کند باعث جدایی تان می شود نه یکی شدن. خشم همیشه آدم ها را از هم جدا می کند، اما مهار خشم می تواند شما را به هم نزدیک کند.

 

​خودداری از حرف زدن: معمولا یکی از مشکلات زوج ها که بعد از ازدواج بیشتر متوجه آن می شوند این است که یکی از آنها از حرف زدن خودداری می کند و اغلب این مردان هستند که ساکت و خاموشند. همه ما در شخصیت مان نقاط قوت و ضعفی داریم، شاید بنا به دلایلی در دوران کودکی مان گوشه گیر و درونگرا شده ایم، اما این به آن معنا نیست که نمی توانیم یاد بگیریم درباره مسائل و تجارب مان با همسرمان صحبت کنیم تا لذت یکی بودن را تجربه کنیم. حرف زدن را می توانیم از مسائلی که در طول روز برایمان اتفاق افتاده شروع کنیم یا اگر قضیه ای در گذشته اتفاق افتاده و شما هنوز به خاطر آن ناراحت هستید سر صحبت را باز کنید و به همسرتان فرصت اصلاح بدهید. اگر نمی توانید مشکلتان را با کلام بگویید می توانید آن را در نامه ای بنویسید و از همسرتان بخواهید آن را در حضور شما بخواند. به هر حال باید درباره مسائل صحبت کنید چرا که تا وقتی ارتباط برقرار نکنید همسرتان ابدا نمی فهمد شما مثلا از آن اتفاقی که افتاده هنوز ناراحتید یا نمی تواند درک کند خواسته تان چیست. مطمئن باشید زندگی زناشویی ارزش تغییر ​دارد.

بهتر است از خودتان شروع کنید

 هنگامی که همسرتان مشغول تماشای تلویزیون است بدون آن که هیچ حرفی بزنید فقط کنارش بنشینید. قرار نیست کار دیگری انجام دهید.

هنگامی که صبح از یکدیگر جدا می شوید از همدیگر خداحافظی کنید.

هنگام راه رفتن دست او را بگیرید این نشان می دهد برای لذت بردن از یکدیگر راه های ساده ای وجود دارد.

خنده و شوخی را از یاد نبرید. اگر خواسته خود را همراه با شوخی و خنده مطرح سازید، همسرتان در برابر آن موضع دفاعی نخواهد گرفت.

زیاد صداقت نداشته باشید. اگر ایرادی در همسرتان است که قادر به اصلاح آن نیست (البته منظور ایرادات بزرگ نیست) تاکیدی بر آن نداشته باشید و خودتان را خسته نکنید.

کمتر حرف بزنید. برخی از زوجین تمایل دارند ​ همسرشان غیرعاطفی و خلاصه و مفید صحبت کند و زمانی را هم به او بدهد تا درباره حرف هایی که شنیده است فکر کند.

فراموش نکنید که مردان و زنان به دو زبان کاملا متفاوت صحبت می کنند.

برخی مواقع در مورد داشتن عدم توافق، توافق کنید چون بسیاری از عدم توافق ها بدون راه حل باقی می مانند.

به یاد داشته باشید تحسین و تمجید موجب تحکیم روابط زناشویی می شود، پس از آن دریغ نکنید.

مدام به فکر تغییر همسرتان نباشید. لطفا تغییر و بهبود در رفتار و بخصوص عادات بد را از خودتان شروع کنید . مطمئن باشید این تلاش شما برای تغییر خودتان بر دیگری هم تاثیرگذار خواهد بود.

خواسته تان را مستقیم بیان کنید، مثلا اگر همسرتان روز تولدتان را فراموش می کند و هدیه ای هم برایتان نمی خرد می توانید تاریخ را با ماژیک روی آینه اتاقتان بنویسید. این مانع بدخلقی شما و احساس گناه او می شود.

عکس همسرتان را در کیف خود بگذارید.

به همسرتان به صورت کلامی بگویید که دوستش دارید.

به سرکارش زنگ بزنید و بگویید فقط می خواستم صداتو بشنوم، دلم برات تنگ شده بود.

هنگام ورود به منزل با لبخند از یکدیگر استقبال کنید نه با اخم.

برای همسرتان به بهانه های مختلف هدیه بخرید حتی در حد یک دسته گل.

 برای همسرتان یک شعر محبت آمیز یا حتی یک جوک SMS کنید.

 چند اصل برای داشتن رابطه سالم

 به همسرتان «برچسب» نزنید. برچسب زدن در واقع زیر سوال بردن هویت کلی همسرتان است. او را کودن، دیوانه، تنبل، بی خاصیت و خنگ خطاب نکنید. نتیجه این برچسب زدن ها از بین رفتن اعتماد، صمیمیت و نزدیکی بین تان می شود.

 از پیام «تو» سرزنشگر و توهین آمیز پرهیز کنید. «تو هیچ وقت نمی فهمی»، «تو فقط فکر خودتی» و جملاتی از این قبیل این پیام را به طرف مقابل می رساند که «تو خطا کاری و تمام تقصیر ها هم به گردن توست.»

 از پرداختن (نشخوار ذهنی) به گذشته ها پرهیز کنید. وقتی عصبانی هستید هرگز مسائل گذشته را مطرح نکنید. با برگشت به گذشته در واقع دلیل و مدرک برای ضعف و کاستی های همسرتان جمع آوری می کنید و پیام تان این است «تو بدی، تو بدی، تو بدی، تو همیشه این عیب را داشتی و اصلا بهتر هم نمی شوی» در نتیجه فاصله هایتان بیشتر و بیشتر خواهد شد.

 تهدید نکنید!

زبان بدن «باز» و «پذیرنده» داشته باشید. وقتی لب هایتان را می گزید، اخم می کنید، دندان هایتان را به هم فشار می دهید، چپ چپ به همسرتان نگاه می کنید یا با شک و تردید یا تنفر به او خیره می شوید، زبان بدنتان با صدای بلند و واضح می گوید «شما قصد ندارید ارتباط درست و موثری با همسرتان داشته باشید .»

ازدواج خود به خود موجب خوشبختی می شود.

افراد خوشبخت بخوبی می دانند ​ خوشبختی در حیطه ازدواج و خوشبختی فردی همواره یکسان نیست. آنها می دانند در شکل گیری احساس خوشبختی در یک زندگی مشترک متعهدانه و همراه با عقل و درایت، احساس خوشبختی فردی نقش بسیار مهمی دارد، اما آنها ابتدا به خوشبختی در حیطه مشترک خود و همسرشان اهمیت می دهند. افراد بعد از ازدواج باید میان علایق شخصی و آنچه سبب تقویت زندگی مشترکشان می شود، تعادل برقرار کنند و این حقیقت را در نظر بگیرند که چشم پوشی از علایق شخصی به خاطر فردی که دوستش داریم جزءلاینفک و ضروری یک رابطه صمیمانه به شمار می رود و هنگامی که چنین حقیقتی در حیطه ازدواج نادیده گرفته شود، به معنای خودخواهی است و نتایج زیانباری برای شما و همسرتان به همراه خواهد آورد.

یک ازدواج خوب همواره عاشقانه باقی خواهد ماند

این جمله را که «دوستش دارم اما عاشقش نیستم» را از زبان بسیاری از زوجین بعد از ازدواج شنیده ایم. متاسفانه این جمله در بسیاری از ازدواج های ناموفق به چشم می خورد. هنگامی که فردی می گوید همسرش را دوست دارد ولی عاشق او نیست به معنای این است که همسرش جذابیت روزهای اول آشنایی را ندارد. خاموش شدن شعله های عشق پرشور چیزی است که تقریبا در همه ازدواج ها رخ می دهد. این احساس شورانگیز در برخی زوجین تا چند سال دوام می آورد و در برخی زوجین نیز تنها پس از چند ماه که از ازدواجشان می گذرد، فروکش می کند، اما باید دانست​ حتی در چنین شرایط ناامیدکننده ای هنوز عشق وجود دارد، اما فقط شکل آن تغییر یافته است زیرا اگر عشق رمانتیک همچنان باقی بماند و زوجین در تمام لحظه ها مشتاقانه درگیر وجود یکدیگر باشند، زوجین نمی توانند به مسائل شغلی، پرورش فرزند و روابط اجتماعی بپردازند.

در یک ازدواج موفق انجام کارهای خانه و مراقبت از بچه ها به طور عادلانه میان زن و شوهر تقسیم می شود

گاهی اوقات محققان دست به تحقیقات گسترده، بلندمدت و پرهزینه می زنند تا چیزی را کشف کنند که از قبل مشخص است و نیازی به کشف کردن ندارد، تقسیم عادلانه کار خانه یکی از این مسائل است. به خاطر انجام کارهای منزل هیچ گاه اوقات خود را تلخ نکنید. خانم ها باید این را بدانند که در این دوران با این که تقسیم یا تصور تقسیم ناعادلانه کارهای خانه موجب درگیری بسیاری از زوجین شده است، زنان بسیاری هستند که با این که همه کارها به تنهایی انجام می دهند، از زندگی مشترک خود رضایت دارند. پس نه این خرافه را باور کنید نه به خاطر آن با شوهر خود بجنگید.

اگر از ازدواج خود ناراضی هستید طلاق بهترین راه حل است!

این نکته قابل قبول است که گاهی رفتارهای مخرب یک فرد از قبیل اعتیاد، اعمال غیرقانونی و اختلالات شدید روانی چاره ای جز طلاق برای همسر او باقی نمی گذارد، اما واقعیت این است که بسیاری از دلایل اقدام به طلاق فرد به خاطر موارد بیخود است. نیازی به توضیح ندارد که هیچ زن و شوهری در تمام موارد زندگی با یکدیگر توافق نظر ندارند. اختلاف در طرز تفکر به ما این فرصت را می دهد که چگونه از نگاه دیگری به مسائل نگاه کنیم و در صورت لزوم از خود انعطاف پذیری نشان دهیم. پس از ازدواج یادمان باشد ازدواج به تنهایی نمی تواند خوشبختی فرد را ضمانت کند، بلکه خوشبختی چیزی است که زن و شوهر باید آن را با تلاشی پیگیر دنبال کرده و به آن دست یابند پس با کوچک ترین اختلافی به فکر طلاق نباشید.

منبع:نمناک

عشق


عشق-علاقه-دوست داشتن

عشق در نگاه اول

 عشق در نگاه اول و یک عشق عجولانه به هیچ عنوان منطقی به نظر نمی رسد می دانید چرا؟ چون برای آغاز یک زندگی موفق و طولانی حتی زمان کوتاه عشق در یک نگاه هم وجهه ی عشق را غیر منطقی می کند.

 متاسفانه با سرعتی که زندگی پیدا کرده است، صبوری در فرهنگ ما از بین رفته است. می خواهیم هر چیزی در لحظه اتفاق بیفتد. پر سرعت ترین اینترنت را می خواهیم

عشق و میل به زندگی

عشق  عبارتست از رغبت جدی به زندگی و پرورش آنچه بدان مهر می ورزیم. عشق یعنی حمایت، احترام و علاقه دو انسان به یكدیگر. عشق یعنی بودن در كنار دیگری و همراهی كردن او در تمام فراز و نشیب ها، شادی ها و ناكامی ها. عشق یعنی درك كردن و صبر داشتن

دوسویگی عشق و ازدواج

عشق جاذبه ای غیرمرئی و پدیده ای رازآلود است که مهم ترین نقش را در تحرک، قوام و دوام عالم ایفا می نماید. اهمیت و نقش تعیین کننده ی عشق در هستی، حکمای الهی را بر آن داشته است تا با ژرف نگری در مقوله ی عشق و تفکیک اقسام و تعیین مراتب آن و ... ، بحثی اساسی را به این مهم اختصاص دهند

عشق قبل از ازدواج

عموم مردم از «عشق» به عنوان یکی از گرانبهاترین تحفه های هستی یاد می کنند و عاشق بودن را سعادت خود می دانند. کم تر کسی یافت می شود که از آن گریزان باشد و در ژرفای دل خویش آن را آرزو نکند. قبل از هر چیز باید دانست که عشق عبارت است از: دوستی و محبت در حد زیاد. و آن بر دو نوع است

فرق عشق و شهوت (نياز جنسي) چيست؟

مي خواستم بدونم فرق عشق و شهوت (نياز جنسي) چيه ؟ يكي از اساتيد، تو صحبتاشون گفتن عشق واقعي فقط خداست و بقيه عشق ها (عشق به جنس مخالف) همش هوسه. پشت كتاب آخرين راز شاد زيستن هم نوشته بود : شخصي به همسرش مي گويد من عاشق تو هستم و بدون تو نمي توانم زندگي كنم؛ اما اين عشق نيست اين گرسنگي است، شما نمي تواني در آن واحد هم كسي را دوست بداريد، هم بي تابانه نيازمندش باشيد

آیا عشق و عاشقی با ازدواج از بین می رود؟

حالا دیگر وقتش است. اصلا شاید دیر هم شده باشد. عاشق شدن را نمی‌گویم. آن خودش دیر یا زود اتفاق می‌افتد. منظورم واكاوی عشق‌ های گذشته و حال و احتمالا آینده است. اصلا با كدام تعریف اینقدر مطمئنید كه عاشق هستید و عشق‌تان اگر اولی در دنیا نباشد بعد از لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد مقام سوم را می‌تواند بگیرد؟ لطفا برای چند دقیقه بی‌خیال باورهای خودتان شوید، ببینید كارشناسان چه می‌‌گویند؟ اصلا عشق واقعی چیست و چند درصد از آدم‌هایی كه ادعای عاشقی می‌كنند واقعا عاشق هستند

عشق و ازدواج و شهوت

عشق چيزي بيش از فقط دوست داشتن شديد است بيشتر ما مردم کساني را مي شناسيم که خيلي دوستشان داريم ولي عاشق آنها نيستيم، و برخي از ما نيز به کسي احساس جاذبه ي شهواني داشته ايم که وي را دوست نداشته ايم. پژوهشها اين باورهاي روزمره را تأييد مي کنند

عشق

محبت وقتی که به آن حالت برسد " عشق " نامیده می‌شود، به یک حالتی که زمام فکر و اراده انسان را می گیرد، بر عقل و بر اراده تسلط پیدا می‌کند و لهذا حالتی می‌شود شبه جنون ، یعنی عقل را دیگر در آن جا حکمی نیست

ابراز محبت و عشق ورزيدن در زندگي زناشويي

دوستي وقتي همسرش مسافرت بود،روي بعضي از سراميک هاي سفيد رنگ خانه،عکس و گل و شکلات چسبانده بود و روي چند عدد از آنها کلمات و جمله هاي محبت آميز نوشته بود، باور کنيد همسرش تا مدت ها سراميک ها را تميز نکرده بود که مبادا نوشته ها پاک شود! تصور کنيد که عشق آنها، با اين کار آقا، چقدر تازه شد

چرا ازدواج عاشقانه به طلاق می رسد؟

زندگی مشترک پیچیدگی های خاصی دارد که اگر آنها را نشناسید ممکن است در تله ای بیفتید که خیلی ها در آن افتاده اند. یعنی خراب شدن رابطه دو نفره تان و در نهایت طلاق

عشق در نگاه اول

صفحه اصلی / مقالات / عشق عشق در نگاه اول

 عشق در نگاه اول

عشق در نگاه اول

آیا عشق در نگاه اول می تواند یک عشق واقعی باشد؟ چرا عشق در نگاه اول را خطرناک می نامند؟ چه شرایطی می تواند تداعی کننده ی یک عشق واقعی باشد؟

 عشق در نگاه اول و یک عشق عجولانه به هیچ عنوان منطقی به نظر نمی رسد می دانید چرا؟ چون برای آغاز یک زندگی موفق و طولانی حتی زمان کوتاه عشق در یک نگاه هم وجهه ی عشق را غیر منطقی می کند.

 متاسفانه با سرعتی که زندگی پیدا کرده است، صبوری در فرهنگ ما از بین رفته است. می خواهیم هر چیزی در لحظه اتفاق بیفتد. پر سرعت ترین اینترنت را می خواهیم، می خواهیم در لحظه عکس ها و ویدئوهایمان را به اشتراک بگذاریم، طاقت صبر برای هیچ چیز را نداریم. همراه با این روال سرعت عاشق شدن نیز بالا رفته و عشق در نگاه اول به امری طبیعی تبدیل شده است. با این حساب زمان آن رسیده است که خطرات عشق در نگاه اول را بررسی کنیم.

 وقت کافی برای تست شخصیت وجود ندارد

 هر کسی می تواند برای مدتی کوتاه ماسک به چهره بزند و جنبه های منفی شخصیت خود را مخفی کند، و تنها با گذشت زمان و از راه آزمون و خطا است که می توانید شخصیت واقعی طرف مقابل را بشناسید. اگر زمان کافی برای شناخت طرف مقابل صرف نکنیم ممکن است وارد موقعیتی دشوار و یا حتی خطرناک شویم.

 

 اسیر احساسات خود می شویم

در حقیقت هر کسی از آغاز یک رابطه جدید لذت می برد، تب و تاب یک رابطه تازه و هیجانات احساسی ناشی از آن باعث می شود احساسات عنان عقل و منطق را به دست بگیرند و آن را از کنترل شما خارج کنند و به شما بگویند که چکار کنید و چکار نکنید. خاصیت جادویی عشق، با وجود تمام زیبایی هایی که دارد می تواند ما را به سمت کارهای عجولانه و یا حتی احمقانه هدایت کند.



 ایجاد یک پایه محکم از طریق دوستی نادیده گرفته می شود

زمانی که یک زوج بر اساس احساسات و جذابیت ظاهری به سرعت وارد یک رابطه می شوند، فرصتی برای به وجود آمدن رابطه دوستی وجود ندارد. بدون رابطه دوستی، که به عنوان چسب یک رابطه عاطفی عمل می کند و طرفین را در کنار هم نگاه می دارد، پس از فروکش کردن احساسات شدید جذابیت ظاهری، رابطه حالتی سطحی به خود می گیرد.

 اجازه می دهیم شیفتگی ویژگی ها و شخصیتمان را کنترل کند

زمانی که در حالت شور و شیدایی عشق در نگاه اول به سر می بریم کنار گذاشتن رویاها و ارزش های خودمان بسیار ساده خواهد بود. اما زمانی که واقعیت زندگی قدرت خود را باز می یابد، نمی خواهیم کسی را در کنار خودمان ببینیم که برای خواسته ها و ارزش هایمان احترام قایل نیست، یا با کسی باشیم که از همان کارهایی که ما دلمان می خواهد انجام دهیم لذت نمی برد.

  مشکلات موجود را نادیده میگیریم

 زمانی که با سرعت و هیجان عاشق می شویم مشکلات را نادیده می گیریم و برای همه چیز بهانه تراشی می کنیم. از کنار مسائل موجود رد می شویم و چشممان را بر روی آنها می بندیم، تا جایی که این مشکلات آنقدر روی هم جمع می شوند که دیگر هیچ راهی برای حل کردن آنها وجود نخواهد داشت.

 احساس رضایتمندی دروغین داریم

زمانی که در نگاه اول عاشق می شویم، احساس می کنیم که رابطه ما خاص و متفاوت با دیگران است. این حالت به نوبه خود باعث می شود باور کنیم که عشق ما شکست ناپذیر است و برای این رابطه آفریده شده ایم و بدون تلاش زیادی عشقی ابدی خواهد بود. چنین حالتی باعث می شود که تلاش فراوانی که برای حفظ یک رابطه سالم و طولانی مدت ضروری است را نادیده بگیریم و بدین ترتیب قدم در راه نابودی رابطه خود بگذاریم. 

منبع:نمناک

 سرویس های برتر ما

برترین خدمات ما

  • 1

    سالن عقد با سفره عقد آکواریومی

    با دکوراسیون منحصر بفرد

  • 2

    عکاسی و فیلمبرداری حرفه ای

    توسط 2 گروه حرفه ای

  • 3

    موسیقی زنده

سرویس های ما

خدمات عکاسی و فیلمبرداری

اگر به دنبال ثبت خاطره انگیزترین روز زندگی خود هستید ما به شما دو تیم از حرفه ای ترین عکاسان و فیلمبردارانی که با سالن عقد خاطره همکاری دارند را پیشنهاد میدهیم . ثبت لحظات زیبای شما توسط بانو با تجهیزات پیشرفته نورپردازی و عکاسی

پذیرایی در سالن عقد

از زمان های گذشته تا به امروز رسم ایرانیان بر این بوده است که از مهمانان خود در روز عقد با میوه، شیرینی و نوشیدنی پذیرایی کنند. این بخش یکی از مهم ترین بخش های برگزاری مراسم است که پدر و مادر ها به آن توجه ویژه ای دارند. سالن عقد خاطره با آموزش افراد مجرب به بهترین حالت ممکن از مهمانان حاضر در سالن عقد پذیرایی می کند. ارائه این خدمت از طرف سالن عقد خاطره سبب شده تا دیگر دغدغه ای برای پذیرایی از مهمانان وجود نداشته باشد.

موسیقی زنده در سالن عقد

وجود موسیقی زنده در سالن عقد از بهترین خدماتی است که ارائه شده است. موسیقی زنده در سالن عقد خاطره توسط دف نواز بسیار حرفه ای صورت می پذیرد که موجب ایجاد جو بسیار شاد و پرنشاطی خواهد گردید.

امکانات سالن عقد با سفره عقد آکواریومی

علاوه بر امکاناتی که در بالا به آن ها اشاره شد، سالن عقد خاطره برای راحتی زوجین به بهترین حالت ممکن خدمات بسیار متنوع دیگری را نیز ارائه داده است. از جمله این خدمات وجود پارکینگ اختصاصی برای عروس و داماد است که با وجود آن عروس می تواند به راحتی وارد سالن عقد شود. همچنین وجود آسانسور این امکان را فراهم آورده است تا تردد برای مهمانان و عروس و داماد بسیار آسان انجام پذیرد.

گالری تصاویر

توضیح کوتاه در مورد تصاویر

عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس

خواندنی های قبل از ازدواج

مطالب خواندنی در خصوص مراحل قانونی و موارد حقوقی قبل از ازدواج انواع شروط مراحل ثبت قانونی ازدواج و . . .

مطالب منتخب ما

سالن عقد با سفره عقد آکواریومی

سالن عقد مکانی برای شروع یک زندگی عاشقانه می باشد و مهم ترین و خاطره انگیزترین لحظات زندگی هرفردی در سالن عقد ثبت می شود. به همین دلیل بسیاری از عروس و دامادهای جوان به دنبال یک سالن عقد شیک و مجلل برای برپایی مراسم ازدواج خود هستند. سالن عقد خاطره با سفره عقد آکواریومی انتخابی شایسته برای شما عروس و دامادهای خوش سلیقه و خوش ذوق می باشد و یکی از بهترین لوکس ترین مکان ها برای برپایی پیوند ازدواج به شمار می رود.

??? ????
عنوان مطلب

سالن عقد خاطره

سالن عقد خاطره با دو شعبه در شرق و یک شعبه در غرب تهران از بهترین سالن های تشریفاتی با دسترسی آسان از دو اتوبان امام علی و باقری به شعبه شرق و از اتوبان نواب به شعبه غرب بوده . این سالن با امکانات بی نظیر و با مناسب ترین قیمتها خود می تواند بهترین گزینه برای خاص پسندان باشد.

متن کامل

ارتباط با ما

شما از طریق راه های زیر می توانید با ما در ارتباط باشید:

  • فکس : ---------
  • موبایل : 09391190250 - 09121089595
  • ایمیل: username@emailsite.com
  • آدرس پستی: خیابان دماوند غرب ،اول خیابان آیت،پلاک567